امیر سرتیپ خلبان علی محمد رفیعی


00:00:00--->00:02:01
spkr_01: خوابق پروازی هستن که خب خیلی زحمت کشیدن جامعه مازندرانی عزیزم درود بر شما که یاد آوری کردین خب جامعه رفیهی میشی یک کلمه روی این صفحه تایب کنید نمیدونم چرا شما رو ندارم اگر زحمتی بکشید یک کلمه تایب کنید من آوکی دارم ایتون نمیخواد دیگه سه درود بر فخر ایران زمین تیمسار خلبان فریدون ایزدستاهای بزرگ بار این قلبهای آبی هدیه به حضرت آلی قربان به خاطر حضورتون در پخش زنده بر اقاو آسمان محمد رفیه عزیزم تیمسار سرفراز و بزرگ مرد آسمان ایران و درود بر خودش میواله که شما یه مدتی قربان با ایشون ارزندان میکنیم برای عراقی ها درود بر شما درود بر تو زنده باشین شب شما هم بخیر قربان برسم عدب اولا که از صرف خودم و تمام حاضرین در پخش زنده که حدودن امیالان دیگیست و سی نفر دارن شما رو میبینن که انشاءالله میره به سمت امشت کنم پونسای شیستد نفر به رسم عدب خیلی مقدم میگیم به شما بزرگوار اقا و آسمان بزرگ مرد دلاوت ازتون خواهش بیکنم برای این که این نسله های برحال جدید و جبان شما رو بشناسن یک گرچه همه میشناسن یک بیوگرافی راجب خودتون از طول خدمت زندگیتون به حال مدرسه فلان کدوم کدوم مدرسه چطوری بعد علاقه مند به خلابانی چه سالی رفتید حالا و بعد وازشستگی بعد وازشستگی حالا مسئولیتاتون بفهمید بعد میریم روی دیتیل دیتیل رو الان نگید فقط یک تیتر بار بفهمید دورت بر شما این کامینتارو میبیندم بچه ها مرحبت به شما سلام میفرستن هم رزماتون بچه ها مرحبت به شما سلامی

00:02:03--->00:05:26
spkr_02: از عدب و سلام دارم انشاءالله که حج و حسن سرخوش زنده سلامت باشن من خمد شکر از کنم من سید علی محمد رفیه هستم که در شهرستان و بروژرد من کلن متولد شدم مدرسه و دبیرستان و در همون شهرستان انجام دادم بعد اومدن تهرون اونجا دانشگاه سراسری اون زمان که بود من دادم اتصال اونجا انتخاب شدم من تو رشتی کشابرزی هم قبول شده بودم منتاش و یکی از دوستان برای خلبانی اومده بود از همسایگان ما هم بود گفتش که بیا بریم اونجا بیا امتحان بده یعنی چون من بساق خیلی از دانشگاه سراسری من دانشگاه ده افصری هم پزشکیش به سرا امتحان بده بودم اونجا دیگه من جوابه نگردم بیگه رفتیم توی دانشگاه دیگه همین خلبانی توی خیابون دماون اون زمان به سرا شیابه استفادم بله بله یا افرین بله کلا فوزگاه تو دماون ما رفتیم اونجا اتفاقا جلود دارم یه صفحه خیلی من گوته با این صفحه یا دیگه دفعه همین قوبه که انقدر صفحه بکشن اون من رو خودم تشراک کرد باشیم ارزم به حضور اول ما بزرستیم ایتفاقا یه دکتر آشنام از فامولای ما من نمیدونستم که این توی همون جایی هست که برای مای نمیرن توی همون مرکز آموزش من رفتم که بلاخره یه دونه کاغذ ما دادن که بابریم برای این آزمایش های فقط دکتر هم آره گفت ای چه خبر اینجا سید برای چی بازیم ببتیم والا اومدیم برای خلبانی میگن اینجوری ها گفتن خب باش دیگه اونم خب در اقت ما دیگه اون صف رفتن بخاطر ایشون دیگه روحت شدیم دیگه صف ها رو نمیرفتیم دیگه اون صف ها رو وای نمیسادیم چون در هر کدوب اون محله هایی که باید میرفتی وایسی که مایینه بدیم اونش یه صفی طولانی بود علاوه برای اون صفی قبلی که بیایی اون کازه ببینیم دیگه بایست دیم مایینه ها رو انجام دادیم تموم شد و بعد شم گفتن که خب برید شما ما فکرم دید قشنگ یادم دو شمبه روزی بود گفتن شما برید چهارشنبه برید مثلا چون دیگه همه چی قبل شد همه کار رو انجام دادیم بریم برای دانشگدی دانشگدی هم که رفتیم از موضوع شاشنبه تقیما ساعت هشت و نو اینجورا بود یادم نمیره خیلی خاطره جالبیه دانشگدی خربانی اگه دیگه شما تشمیدیم مرکزه هم دو کرد در میره تو من داشتم میرفتم خب من هم که نمیدونستم که من همین لباسه خیلی هم به قول خودشون این فروهر برگ بزد همه چی برگ بزد اینجوری بسردوشی داره کدیمی چشمک بزدن که این بیسردوشی سفر خلواره سفر کلومتره دیگه عدم در ما آمادیم بیایم تو باید این یک دانشگوی بعد بردان پروازی و داله اسشم نمیگم چون بالاخره ایشون هم حالا بر اساس اون کاری که باز کرده کرده مشکلی نیست این برای شیز منی پاسدار خونه بود دیگه یاد یاد یاد یاد

00:05:25--->00:05:32
spkr_00: آمد

00:05:30--->00:12:50
spkr_02: تحبیل پاسداری برشتب میزازن اونجا بله بله بعد هم این دانشوی خلابانی جدیدی به به به به حال شما شدارد از بیرون در کلی با ما سلام علی کرد و خیلی هم با بودیم وقت خوادم یه ها بودم باریک الله چه خوب شد من یه نرسیدی دوستی هم پیدا کردم خیلی خیلی خوشحار شدم اومدیم با هم از در تو خیلی هم بارو تحبیل گیره تاقبادیم از این در پاسداری خوشنه که پیچیدیم که از بیرون دیگه دیگه دیگه بشد در اقت گفت دانشو دک پسه گردم من کم یهو اصلا همجوری موندم بیانیم فکردم با من نیست با یکی دیگه است در اقوار خودم نبا کردم نه هیچی هم نیست بله ما ایشو رو هیچگم دیگه نیست یهو باید چودشم نبا بکردم این صدای کنم والا باید نبا تو ساسه گردم یهو باید نبا چیزی هم نبا بکنیم چیش شد؟ خلاصه هیچی از اونجای دیگه شروع شد و تلاخبر و بپربالو و حتا ما رفتیم دانشکرده و بقیه امادن هم خلاصه این از دانشکرده شروع شد و دیگه اون مسائل انجام شده طبق معمول اون دو ماه تقریبا دو ماه هم کمتر شد چون ما جلوی فنی ها ما شیش نفر بودیم کلا زمانی که ما رفتیم تعداد کم بود یعنی هنوز این اون موقع بعد فراوات درج داره یهو اومدن تعداد یهو زیاد شد زمانی که ما رفتیم کم بودن دسته هایی که مثل ما دسته های قبلش مثل دسته فریما زندرانینا دسته های و اینه همه شش تا هفته های اینجوری دسته های کچولو کچولو معمولا جلو فنی هم بارجی میرفتیم چا داره گرفتن سردوشی دیگه اون زمانه شش شد ما جلو فنی ها روشه شش تفر آره شش تفر بودیم زفتیم و سردوشی رو گرفتیم دیگه ما هم شدیم بلاخره دیگه جوز موانی که کسی به ما کار ندارش دیگه یواش باش بعدش هم من دسته زود هم رفتم امریکا ها شون این خور زبان هم این زهره ای اون تردام تبیلشان میخوندم تقریبا سال شد یا چون من یادمه موانی زيصل خور چون خور بحمن این شش بخور پنجاو و ست من دیگه جامی دو دولار من دیگه رفتم isk امریکا دیگه برای دوره توال را دیگیم کار ندا را رفتیم توی یه بیس نیرودریای نیرودریایی بودیم. حالا اصلا برای F14 پایگاش نیرودریایی بود. که دورا اونو انجام شده دورا رو دیدیم و برگشتیم. اومدیم. منطورش برگشتن ما سال تقریبا اواخر 56 بود که من آمادم. که یادمه وقتی اومدم دیگه اصلا ستاد که رفتیم. دیگه گفتن بذارید اون برای اون برای عید بیاد. خود بخود ما دیگه اون مدت عید همجوری بودیم. برای عید رفتیم که ما دیگه طبعا چون اونجا افراده اسفان بود دیگه. یعنی تاکتیکیش تو شیراز بود. اما آموزشی یک گناه که باید میرفتیم. خب ما اسفان بودیم دیگه. که طبعا ما به اسفان رفتیم و دیگه اونجا هم اولشتیم متل این هتیل ستاره ها بود. که اونوقع همین کلن یه سری مجرده بودن تو اونجا. دیگه خونه گردیم تا اگه اگه بعدا متحل شدیم. بعد که متحل شدیم دیگه توی بلوک های افتری جز یه خونه گرفت به ما دادن که اونجا دیگه بودیم. بعد هم که توی اسفان دیگه تا سال شست و یک فکر میکنم. و ابتده یه قولی پیرمر شدم سالوینا بیادم رفته. شست و یک بعد دیگه متقل شیراز شدم. با جناب مردمی بارتیم شیراز خدمت امیر ابو طالبی با دیگه اونجا خدمت ایشون رسیدم و دیگه در خدمت ایشون بودیم و بچه های جناب ادراکی بودن و ایشون بودن و خیلی بچه های دوستان خیلی خیلی خیلی سمیمی و خیلی باسفا. که بعدا کل اون پایگاه شیراز که ما بودیم، که بعدا تیم سالو بابایی بخاطر یه سری مسئله که اون زمان بود و گفتن که باید این هف ماه در نزدیک مرد باشه که اینقدر نره بیاد اینقدر سوخ نشه بخاطر خیلی مسئله که جنگ تول کشده بود تقریبا فردفاشی شده بود کلش پایگاه شیراز دیپلوی کردن به بوشه که خیلی های بچه ها رفتن بوشه خیلی هاشون رفتن اسفحان من او جناب مردانی رو یخم شده خدا بیان مردانی روید. خدا بیان مردانی روید. خوشیدی بعد ها امد ولی جناب خوشیدی اینا دیگه رفتن دیگه اصلا کلان منتقل بوشه شدیم. توی بوشه بودیم که با بچه های بوشه دیگه بودیم که امیر ابو طالبی هم بردن تشریف بردن با آمان مآمنه عملیاتی بسیلا پایگاه بوشه شدن که همون جا ما در خدمتشون هم بودیم. بخواهم شکر شد تا اون که جنگ تموم شد. یک سال بعد از جنگ هم باز ما موندیم که دیگه به گل همه چیز تلدان شد و انجام شد و کارها مرتب شد. دیگه اونجا عرض به حضور انور شما تموم شد. ما دیگه ما به من گفتن بخواید اسفحان بریم یا اینکه گته ما ما اگه اجزه میدید شیراز بارم. اینکه ما قبلن توش بودیم. نه من شما پنج سال شیراز بودم خیلی واقعا از شیراز بودم. من به هوایی همون شیراز رفتم. پایگاه ما بود و به گلیار رو توش حق آب و گل داشیم. بعد ما رفتیم دیگه افنجا آماده بودن. بعد دیگه اون سیستم شیراز اونجوری که بود نبود بنابراین من دیگه آمادم تهران. که تو مود جنگال رفتم. اونجا هم بعد راستایاره شدم و همونجا بودم. تو مود جنگال بودم. بعدا رف آمود پراین شدم. همونجا بودون پراین خیلی واقعا ما بودم. میسیدrocعzenia ما میار بودم؛ م مود جنگال راستین naming sjakirzen بودم. آمود گเหرم خیلی افنجład رفتم بتاگذرتی بودان. همین سری کارها که همون جا هم دیگه بودم به همون سمت با شغل سرکیپی هم بازشست شدم از بودور انبر شما دو سال هم ابقان شدم توی همون دفتر چون کار میکردیم الان هم یک کتاب یعنی چند تا کتاب نوشتم تو همون دفتر مطالعات یکی شما هم احتمالا شما هم باید داشته باشید این کتاب نجات خدمه که حالا اگه میخوایی من بیارم اینجا اگه بشه دیده بشه نشون بودم به کتاب آخرین ترفند چند تا کتاب دیگه که اونجا دیگه نوشتیم برای بچه ها استفاده کنن این هم بعد از اونجا بازشست شدم بعد از اون هم دیگه سه چهار سال دو برد همین اخیرن ما رو با امیر موسوی و امیر خلیلی و امیر رمزانی هر دو شد اینا دیگه دوت بکار کردم باز تو همون دفتر مطالعات به خاطر سبابقی که من داشتم برای نویسندگی و برای کتاب و این چیزا اونجا خواه من از چون کار بیکردم تا دیگه خود به این کرونا و این مسائل که دیگه گلنگ گفتن بشهر از سنفر اونجا نباشه بخاطر اون شلو اینا که الان هستند دیگه مهم الان خونه هستیم در خبز شما مهم

00:12:50--->00:13:09
spkr_01: من فرداتون بشم. بسیارم عالی. من از همینجا درود میفرستم به جناب ایزت ستا فخر آسمان ایران چه واجه قشنگ جناب مازندرانی چه جمعه زیبایی راجب این بزرگ مرد آسمان ایران گفتن.

00:13:10--->00:13:16
spkr_02: دانی وینو

00:13:14--->00:13:28
spkr_01: اصلا این روایی گفتند از تنیشون فکر می کنم فکر می کنم اصلا فخر این روایی گفتند ببخشید من اشتباه خوندم من بلند آسمان رو همین جوری زدم شیشتان به نوع نیروی هوایی

00:13:21--->00:13:44
spkr_02: من بلند آسمان رو همینجوری زدم شیشتان به نوع نیروی هوایی دوشه این جمابه این نوابق نیرو هواییه و فخر نیرو هواییه یعنی یکی از مفاخر نیرو هواییه ایستان ایشون یک به قول قدیم که میگنن حرف نداره، هیچ حرف نداره اصلا یعنی اصلا هیچ جایی پر گفتر نداره

00:13:42--->00:13:55
spkr_01: یعنی اصلا هیچ جایی بفتر نداره ایجونم خب ایشون از شما قدیمیتر انجام از ستا خیلی برد، خواهد ماست شما ایشون رو ندیدین زیاد توی اون زمان های دانشکت

00:13:50--->00:14:28
spkr_02: شما ایشون رو ندیدین زیاد تو زمان دانشکتی؟ شما براند ایشون افور بودن خب طبعا ما فقط یه آخر که بوشیر ما رو دیپلوی کردن از شیراد بوشیر یه اده از بشجه های همهرده های خود رو بود توی بوشیر تا اتا بعدشون هم تا زیاد جهی ترم بودن حتی معامله عملاتی که اونجا بودن در اون زمان که بعدش جناب ابو طالبی آمد تا قبلی که ایشون بیاد مستقی معاوان عملیتی هم حتی از ما جهی تر بود داریم بعدا که جناب ابو طالبی اومدن دیگه ایشون خب دیگه هم استاد بابا هم بزرگتر هم بابا هم دیگه همشهری هم همه جوری دیگه بابا ایشون در خواهشون هستیم

00:14:28--->00:14:55
spkr_01: اینشالله بعد شما مایه 15 دقیقه دیگه خدمت شما هستیم پایش کامیم یه چند تا خاطره میریم و بعد با امید خود دوستانی راجع به کی صحبت کنید بعد در خدمت جامیزه ستا هستیم آمادگی داشته باشند حسن جان فقط برای ما چیز همون بفرسید هایدیشون رو بله بفهمید دوستانی در راوطه با کی صحبت کنید در راوطه چی صحبت کنید الان آبشن اولش بعد بینید سراغ کامنت ها

00:14:56--->00:15:35
spkr_02: خواهش بکنم حد چی که شما سوال بفرمایدید چون اخیه امیر ابو طالبی یادشون هست ما توی بوشیر که بودیم مخصوصا تا حالا تو شیراز که بودیم که میویدیم پی اکسر همشه درگی بودیم اما بوشیر خدا میدونه من یاد ندارم از بسونی اصلا بپرسیم ما از روی باند بلند میشدیم یعنی بی این نبود که بلند میشدی پنج تا شیش تا تارگیت روی صفیر رو دارد نباشه که اصلا امکان نداشتیم که اصلا غیرین باشی یعنی این دوی خوبهش بهتری شرایطش بهتری آفشنش به قول شما که پهششتاش بود یعنی ما اصلا واردیم من شاهمت من شاهمت من شاهمت

00:15:34--->00:15:38
spkr_01: چرا اینقدر شما سینگل تارگت ترک رو دوست داشتیم؟

00:15:40--->00:17:23
spkr_02: ببینید سیلک تارگیت ترک، نه واقعا ما بیشتر توی، مثلا من خودم توی دویلیو اسکنم بودم، منطقه های مردم تو سینگل تارگیت ترک، به شما آبشنه های بهتری میده شما رو بهتر تارگیت براتون نگه بداره، بهتر اونجا شما باتوند اطلاعات بگیری، بریک لاکش خیلی کمتر میشه، مثلا بقیه امکان داره اینجوری به برین اون توی اون که بگی تو سینگل تارگیت ترک، یعنی دیگه این کلن، با قول برین تسلط شما بیشتر میشه رو یا اون هدفی که دارین، بله، وقتی شما توی اون چیز باشین، توی به حضور شما شما آبشن های دارین که هم هدف های دیگر هم، حتی ببینیم، باید همین میک 25 هی که بعدا زدیم که اولین میک 25 هی که بردن، زدیم که اولین میک 25 هی که بزید، بسر کلن، سداشت هم توی، یعنی من اصلا در اقیقای با بیشتر از اون برسداش در اومد شدنی شد تایی که ما خودمون، یعنی بیشتر شما، بخاطر تبلیغات خودش، خیلی یک هفته روی اون سیستما هاش، من یاد داره اون یادمه، در این تمام بی بی سی و اون بی سی و همه این هم میگفتن که چون در اقیقای هف مایی بود که هف مای روسی روز زده بود هف مای بگیر، پنجی که اصلا کلن تو اون زمان کسی که اصلا جورت میکرد، اصلا بهشت ندیگ بشه، بخاطر این خیلی روش تبلیغات شد، منظوری من حالی که گفتی این شما سیگل تایی کنگرک، این که ما برای اون، دیگه وقتی گرفتیم، دیگه فهمیدیم اینه، به پوریه خیلی – قوسérer انم ها میزخواد. ‖ هف levelwy ریدپس ها ن نهو دیگه و ضرط اون میکرد. خیلی به دیگه حاضر ازامن شما توان بنا چی

00:17:22--->00:17:26
spkr_01: ای کچه رو پانیتر می گییسی؟ ای کچه رو پانیتر می گییسی؟ اه، نیسی.

00:17:26--->00:18:14
spkr_02: این شده دو ماه هم می‌دهفتیم. این چه از پنج ماه کلوژیر داشتیم. با پنج ماه کلوژیر شما امکانه دارید بریکلاک داشتیم. با این وضعیت، با اون اخترار به ارتفاع، با اون صورت، تکوم بخوری؟ اصلا بریکلاک. یکی ادلاعیت هم که اون موقع نمی‌شد با این طرف پشی همین بود. که بریکلاک می‌شد. دلی هم شانس ما بود. خداوند لطف کرده بود. به هر دلیل این شد که این قول قدیم بیداییم قرار به اسم ما، درادو ما بتونیم این چی رو انجام بدیم. شما فهمودی راجب سینگل پرگترک بخواستن می‌گم دلیلش اینه. یعنی در یه همچین مواقعی، در همچین شرایطی، اصلاً جز این که این کارو بکنی رای دیگه نیست.

00:18:15--->00:18:49
spkr_01: سر میدونیم که خب جز پریوریتی ها مذیعت های F4 اینه که هدان فیلکس میزنه سف تا بیس سراجه به هر حال هر هواپیمایی که هد تو هد شاخ به شاخ بزنه اون برنده از تا این که بخواهد بره تو تیل و اسپرو بزنه و سایز بینده بزنه و یا حالا مشکای دیگه میخوام ببینم شما اولا زعف های رادار F4 رو تو چی میبینی توی اون بحث داپله رو میدونید اون قسمتی که حالا توی نوید یه مقداری راجع به این برای ما توضیح بدید چون این سوال خیلی از دوستانه

00:18:50--->00:19:58
spkr_02: زعفی که به اون صورت بخواهیم ایش بگید زعف نمیشه یعنی این رادار بر اساسی ساخته شده که شما سیستم هدفتو کلا از دلو بگیریم شما اگه نه بر درجه از این دوترف از این دوترف نمیشن شما به شما نزدیک بشند شما به قولوبرو در نقطه پور اون سیستم قرار بگیریم این زعف دیگه این زعف متعبی و همین یکی از مشکلاتی که جناب مراجی وقتی رفت عراق که این مشکل رو پیش برد که این حاف ماه ما رو زدن و رقعت همین شد دیگه ایشون رفت اطلاعات و همه رو اونجا داد به اونا و این خیانت به نظر من از این بالاتر و بدتر نمیشه شما به خاطر حالا چند روز زندگی کردن به خاطر چند سباه حالا من نمیشه که خوشگذارانده که من نمیدونم چیه هلی هرچی اما بخاطر این شما یک اده دوست و زفیق و همکارتو که واقعا شب و روز شما حتما یادتونه ما شب و روز من خدا بدونه با هم شما تیر روز خونده نگردم من باشتو

00:19:57--->00:20:02
spkr_01: من باشد شما پرواز کردم قربانو قاتلتون هست

00:20:02--->00:20:20
spkr_02: با باور کن سه روز سه روز ما خونه نمی رسیم سه روز سه روز خب حسینی رو دادن جناب

00:20:24--->00:20:30
spkr_01: حالا خاطر تنمت بگی سر نمید بلند

00:20:30--->00:20:40
spkr_02: همون زدن خیلی در بچه های افشار دیگیمارو درست دو سه ماهر چهار ماهر از رفتن برادیم شهید چودم تک شار تلات

00:20:40--->00:22:06
spkr_01: ما خیلی راجع به خاطرات صحبت کردیم خاطراتو میذاریم چون شما یک سرمتخصص حواب مایف چارده از دیده من یک شخصی هستی که کارشناس در حد دکترها داری به نظر من چون شما به عنوان اون کسی که اون عقب بیشینه و اینقدر اطلاعاتتون بالاست از نظر رهگیری انترسپ زدن و نمیدونم من میدونم چه معادلاتی میکنید حالا این کارهایی که دارید انجام میدید خب من خیلی باز نمی کنم چون این تخصص شماست شما بفرمایید که وقتی که یک هواپیمایی رو برای این دوستای ما یک هواپیمایی رو به شما ریپورت میکنن اعلام میکنن از پایین که آقا شما مثلا یک تارگیت دارید در ساعت دوازده و شما سعی بکنید که آنتنت رو بیاری و شروع کنی سرش کردن و برحال توی هالا ترک وائدسکن بریم مثلا شروع کنید شما از لحظه که من بوگی رو توی ده ده خودت به اطلاع میدن ساعت دو یه توضیح کتاهی بفرمایید چه کارهایی توی هواپیمایی افچاردن میکنید اگر خاطرتون هست و عذیت نمیشید بفرمایید که این دوستای ما به عنوان شنونده از زبان یک کارشناس عالی بشنوند که یک خلبان یک برحال کسی که تو اونجا نشسته و تخصصش هست توی بکسیت افچاردن چه کاری انجام میده خب خلبان که میگرده و اون سمتا بفهمن

00:22:08--->00:23:32
spkr_02: از بوزر شما اولین کاری که دقیقا همین وضعی که شما فرمودید با سمین میگیش پجیه از کردم کنه تو اطلاق دارم این همین که شما فرمودید ما زیر تانکر بودیم کازه از تانکر سوا شده بودیم یعنی تنویس بقیری شلنگی اونجا آوازون تو بکشیم بیان که بیاین پایین که یهو یادم نیده یه بیجن آسیم اون صدای شیرازی به اون لحجهش کنه این بشم آلا ای واقعا نه گفت ککو یه دون های مخبود نمیدن های مخبود گفتن تا گفت اینجوری های مخبود زیادم نبینه که امیل گستنی هم با خیمات ایشون بزنید اون گذاشت فول ای بی رو کشید بارا اصلا بدونه ایچی یعنی با هم هم هم هم من هم سریعا دستم گرفتم همه که مشخص کردم جاشو بعد تا دیدمش به سرعت رفتم هم هم هم توی گفتی یعنی معتل نکردم چون اونو سرعت معتل کنی یعنی باید اینو هم که دارم عرض بکنم چون ما خود خودت این کار هستی میدونیم اشی میگن باید بخونه شو برای کسی کاراشو یک خودت دیگه اصلا در مثلا شاید حتی چسری از ثانیه یعنی گواهن حتی به ثانیه نبیرسه یعنی باید این اختاپوس هشت دست و پا بشی باقیم بعضی وقتا چون اونجا دیگه با یکی دو دست و پا کاروانه بیارد

00:23:32--->00:23:35
spkr_01: تاییتو گفتن شروع میکنی چگاه میکنی

00:23:36--->00:24:44
spkr_02: اگر سعی میکنی خود تو اولا تا اونجایی که میتونی هم التفاع تاجر میکنی که راحتر میتونی و ثانیه تا اونجایی که میتونی اگر سمت اون یه سمتی دیگه است تو خودتو یک کاری میکنی یه سمتی در آنی که بتونی در همون زاویه 3-20 درجی که فهمودی قرار بگیری این شمایی که باید خودتو هماهنگ کنی به بونه ای که تو اون زاویه ای که از براز و بناس به این کار هست خلال بگیری بعد که قرار بگیری به محضی که همه چیز اجام شد آندمانی به قول ما ها اون خود به خود اصلا اون فلاشه رو میزنی یعنی زمانش که بشه مطمی بیده و بشه و بلی شما باید فقط سعی کنی که سرعت ها رو دوکنی چه کنید همینی گفتم من بایده که این شما این افتلاف ارتفاع مثلا شما اگه فاصله 100 کلویس 3-30 انقدره شما از این بزیکاری وقتی یوها انقدر بشه این افتلاف ارتفاع یوها اصلا همه چیز رو بایده وقتی نزدیک میشی یوها از دور خیلی کمره ولی وقتی که نزدیک میشی افتلاف ارتفاع خیلی زیادتر بشه

00:24:37--->00:24:41
spkr_01: از دور خیلی چنده

00:24:45--->00:24:51
spkr_02: این راداره دیشه باگی چقدر بازی کنه؟ این بازی کنه؟

00:24:51--->00:24:59
spkr_01: بیم آنتن، بیم شما آنتن رو چی کار میکنید؟ آنتن رو کدوم سمیدید برای سهش کردن؟ شما آنتن دست خودتونه، بفنم

00:25:00--->00:25:42
spkr_02: این جایی که اطلاع دادن ما بر اساس او اطلاعی که رفتیم بر اساس اطلاع اولیه یه چودی میگه میگه مثلا با شما یه هدف داری از فلان جا داره و فلان جا بیری با این طرعت با این اعتباه تو فورا برمیگردی به اون سب عنا باید که هف ما رو برمیگردی به اون سب که به تو کمک کنه خودتن با آنتن این تمام سیستمتو معتوف میکنی به اون جایی که گفته باید بالا پایی سری بگردید پیداش بکنید وقتی دیدی همونه یعنی باید چک کنید سرعتش سمتش همه اونی باشه که اطلاعاتی که گرفتید دیدی هماهنگ داره اون وقت فوری برید سیویل تارکتره که دیگه اصلا معتن نکنید بگیرید انجام بودید کاره

00:25:42--->00:26:10
spkr_01: تو ما یه هواپیما گرفتی یه بیلیپ میگیری روی صفحه TID خورو؟ درسته؟ خب این بیلیپ در واقع ما اگر عبرو بالاش باشه که نشون میده که به حال حالا اگر اون کدومود رو اصکر مثلا اگر مثلا میخوام نبینم اگر بوگی باشه چه تفاوتی داره اون بیلیپ اگر هواپا ایرانی باشه چه تفاوتی داره؟ یعنی هواپا خودی باشه

00:26:10--->00:27:33
spkr_02: یه سیستم داریم به اسم فرند انفو فرند انفو توی شما هم حتما بودم دوشمن برد یه دوشمن که اگه اون دوست باشه و کدومودی که به همه ما وقتی میدیم بودن بسته که داره اون کدومود رو بز کرده باشه اگه نگرده باشه بس اون همون بوکی بشه هیچ فرمان بکنیم عبرو نمیگیری بازم آور براساسه یعنی من که نمیکنم که سیستم داره این کارو میکنه سیستم نگاه میکنه با اون آقا این کدومود داره؟ و قول شما عبرو میده سیستم کدومود نداره اون که نمیفهمه که مثلا هواف های بس افر برای افزا جل هفته که من که خیلی بشه ها بسیستم سیر بازم بزنن و خودم یه چی بودون خدای ها رفتیم به ما اصلا رادار دستور داد که آقا بزن من میگم بزن بابا آخه این خپل خپل داره با این سوراد کم میره خب من هر جا بره بسیار با این رو بگیرم چه کاری بره چرا بزنم که ما فقط لفتیم نزدیکش نمیشه از جا با این نخدا داره همینجوری و حاضر که فقط حالا یادش رفته بود به دلائلی زمان جنگ بود درگیری بود کدومود شما ندیم اونجا این سیستم شما را دشمن فرض میکنه و اونجا هم درادار هم میگه آقا من ندارم و همچی چیزی تو سیستم من نیست و اونجا تو سیستمش نداره به ما دستور بوده بزنیم اینجوری بوده

00:27:34--->00:28:36
spkr_01: خب خیلی ممنونم من میدونم ببخشیدان اینقدر این مبحث اینقدر گسترده است تو بحث دابلر تو بحث این قدرالو زنی میزونم چونم. بله بگو. جان. خداحافظ خداحافظ خب خیلی ممنونم سل ما پایش بکنم در منتظریم که بایش بکنم. نه ما باز انشاءالله خدمت شما خواهیم بود یا ما زندرانی درود فرستادن هم بیجنم ایزدست هم به شما بزرگمرد آسمان ایران زنده باشید انشاءالله. یکی دوتا سوال تیمسال جواب بیدن یکی دوتا سوال. بعد بریم سراغ برحال بزرگ کردنشون یا میگن که رفی ببخشید. بعد بگن رفی جان سلام و درود قصه ماشین هجارهی رو تو امریکا بگو شادی شادی شادی شادی

00:28:36--->00:28:41
spkr_02: بگو احمد تو کهی بخوای درست بشید؟ اقوانم هم بگو

00:28:41--->00:28:44
spkr_00: نشونید خودش الان خودش انلان شد

00:28:45--->00:29:03
spkr_01: جناب مازندرانی میگن چی؟ فرشید احام ببخشیش چقدر این اسم کاسید شبیه میگن که از جناب زندی بگید یه خاطر از جناب زندی بگید روحشون شاید باشید

00:29:03--->00:29:47
spkr_02: جلیل خدا بیاورده ایشون اصداد من بودن یکی اصدادان بسیار بسیار بسیار کم بودن بچی بسیار بسیار بامعرفتی بودن خیلی هم با هم دوست بودیم بعد یادم نمیره ای هلا یه خاطر اواته این کار رو هم جناب قانه خدا بیاورد کردن با من هم جناب زندیشت هاشون با هم خیلی دوست بودیم دوستانه همشتی رو انجام میشم چه که بارمون توی گردار با خواستی میریم سوار هفه موشیم مراتم کارم بالا باییی بوشو بایی گرفم هلک باییز گفتم چوی جلیل؟ بفت تو خجالت دیگشیم با اول استانه بار اول مهم رو باید رو بیاورد باید باشه اول دوارو باید رو باید رو بیاورد این هم خاطره اواته رو زندیم

00:29:50--->00:29:56
spkr_01: به لطف بفهمید یک رنگ تقدیم بفهمید به همسر گرامی سرکار خانم رفی

00:29:58--->00:30:05
spkr_02: بلده باشید. آبی همون رنگ لباسی که چیما داریم از اون رنگ کلی خوشنگید. یه رنگ هم برای خودتون انتقاب فهمید.

00:30:06--->00:30:51
spkr_01: سبز سبز ما ای جونم آقای وزیری تیمسا وزیری عزیزم میگن درود و عمیزه محمد جان درود بر شما آزاده و جانباز و سرفراز مملکت ما جناب آقای وزیری پشم آبی زیبا روی خندانه ما این رنگ آبی رو تقدیم میکنیم به خاک پای همسر محترمتون سرکار خانم رفی که اینقدر زحمت کشیدم برای شما در جنگ که شما دید و راحت پرگاهستونو بکنید امیدوارم که خداوند طول اون به خانم رفی و حضرت دالی بده این رنگ ها تقدیم به شما یه رنگ هم چند تا پت بچه دارید لطفا

00:30:58--->00:31:29
spkr_02: هوایی مشکل کار هستند. سروان قدیمی رو داره سرورد میشه. باش شوید. زنده باشید. از بودور دختران هم که یکیشون توی شرکت کار میکنه ازدواج کرده. یکی هم که هستش خواهده از ششوره. بخاطر یک سیگه مسائل حالا ایشون رفتن با شوارشون بلاخره بدن کاری که داشتن. اینشالله که زنده و ساله باشن هر جوی که هستند.

00:31:29--->00:31:37
spkr_01: دو تا دختر خانومتون و آقا پسرتون اتخاب بکنید بر این هم رزم و هم لباس محترم

00:31:29--->00:31:58
spkr_02: دو تا دختر خانومتون رو پسرتون انتخاب بکنید. برای این هم رزم و هم لباس محترم. زنده. عرقوانی برای دختران. بعد خرده هم برای خرده هم. من نبیدون عرقوانی چه رنگ هست. به نفس خوش رنگ. خب بعد دیگه. بعد خرده هم برای پسرم.

00:31:59--->00:33:01
spkr_01: خردلی هم این هم خردلی ما اینها رو تقدیم می کنیم به خانواده و بچه های عزیزتون من این خردلی و ارقبانی رو فکر می کنم خوب در اومد تقدیم می کنیم به همرزم و هملباس عزیزمون جم سرگرد رفیعی عزیزم درود بهش پدر پسر کن ندارد نشان از پدر و ممنونم از شما دوتا دخترهای عزیزتون درود بهشون و می دونم که چقدر شما رو دوست دارن چون دختر عزیز دل پدره هر چقدرم به قول معروف که میگن بهش کمه به زیر پای مادران بریزی باز کمه و امیدوارم که خداوند بهترین هارو برای خانوم رفیعی و همه خانوم های رفیعی این مملکتمون که در طول جنگ به همسرهاشون خدمت کردن واقعا بگه به هر چی از خدام و انشاءالله حتما حتما هم که سلامتی جلزشی هست بده دروت به شرفتون تیمسا که اومدید

00:33:02--->00:33:06
spkr_02: خیلی لازگه دید. خسیمه باشید. شب خیلی محکم.

00:33:05--->00:33:10
spkr_01: خلا مآخر رو بفرمایدو در خیرمت

00:33:14--->00:33:20
spkr_02: خیر و خوشوی و سلاماتی احتا کنه از همه شون سپاش کردارم از شما هم خلی سپاش کردارم شب تون بخیر

00:33:20--->00:33:38
spkr_01: خیلاتون بگید. مرسی از شما. زحمت چیه باربونتون برم. سر ببخشید دیگه ما قرار بود که به احترام جام ایز از ستا یک کم لحظهی خدمت ایشون باشیم که تایم هم خدمت اشتران

00:33:37--->00:33:59
spkr_02: این شما باقیم از نظر من، من جز مفاخر و نوابق نیروهوایی ایک اصلا چند تا هستن، ایشون هستن، جناب آزربرزین هستن، خیلی از این بودرگان هستن که خب باقیم از نظر من، جز مفاخر محسوس میشن که انشالله خدا باوند هج و هستن سلامت جون بودن

00:33:59--->00:34:25
spkr_01: انشالله جمعه در خدمتش رو خواهیم بود سل من چون شما آمدید به احترام شما و چون خیلی صحبت کردیم راجب این بحثه چون این ببینید F4 خوب خیلی توانایی داره و جوز حاپ ماهایی که هست که از نسل های خودش جلو بوده یعنی it's the first that doesn't have any second یعنی اولیه که دومی نداره درسته؟

00:34:25--->00:34:31
spkr_02: هفه های اففر هم اینجور بود خدایش یه هفه هایی بود که

00:34:32--->00:35:53
spkr_01: جاست همه فرک ناسیانالیش نمی کنم کنم کنیم ما فرکه مرد به همه هواپا میگن شی به اون میگن هی همه چیز هجاش فرکه نور چشم ما هست تمام راجب فرده این صحابت میدونیم چون ما به حال اطلاعاتی راجب فرکه نداریم میزاریم اینشالا استادان و بزرگواران فرک بیان در واقع همین جوره این اولیه که با دومیش خیلی فاصله داره یعنی که هر اولیه دومی داره ولی اون حالا حالاها دومی نداره که تو جنگ ثابت شد هواپای F14 برحال توی ماها میخونن میگن آقا 24 تا هدف میگیره 6 تا شو با پیورتی میزنه خودش میده یکی یکی به کامپیوتر پیورتی میده اگر 6 تا فینکس هم کنه مثلا این شکلی اینا ما میخواییم این منتون دارم خیلی عمومی حرف میزنم برای دوستان ما ما همه خلبان میخواییم و من از شما خواهش میمید برای اصلاحات کمتر به کار برین دوستان ما مثلا میپرسه ایشلون چیه اگر همه هواپ ما توی یه سمبای میسن هواپای لیدر و بعد توی یه سمبای میسن میگن ایشلون رایت ایشلون لفت ایشلون این شکلیه یعنی همه هواپای اینجوری نیست دوسته اینجوری بفهمیستر بفهمیستر

00:35:50--->00:38:39
spkr_02: اینجوری میگه نیست دوسته اینجوری. بفهم هستر. تا مستگید به چند فروندی، چشوش، چونز، چونز، چونز، چونز، خمیدی که هست. این گذار به همون سیستم یعنی یک مسلس در حقیقت. ترتیب در جمع هستند. اما در ایشلون یا ایشلون شما به راست بای میسید یا ایشلون به چه بای میسید یا به این سبت جمع میشید یا به اون سبت باید، ایم برای اصاس معمولیت، برای اصاس اون وضعیت، اون وضعیت برای اساس اون سیستمی که اون لحظه برای حاکمه این دستوری که شما اینجوری باشید. یا مثلا این ها خیلی نمیشه الان با قولا شما توضیح بدهید کرا. چون اون زمان این وقت شما اصلا پرواز با فاصله همینیم با همه میشوند در حقیقت فرمشه بودیم. پرواز جمع بودیم. ولی کلی با هم فاصله داشتیم. بنابرای اینکه اون موقع دیده نشیم یا توی سیستم نباشیم. که با اون پرواز جمع با اون صورت توی کورترین رادار هم دیده میشه دیگه. اینه که بخاطر اینکه دیده نشیم. مثلا ما چرا اون موقع همه کف زمین و بچه های افور میرسند یا ما که اببالا اون رو سپورت میکردیم. حتی ما اینکه در حقیقت فایی میستدیم. یا مثلا تقدیگات با افورت میکردیم. با اینکه مثلا به عنوان صورت بیرسیم باید در بالا اون رو حفاظت میکردیم خودمونم پایین بودید. بخاطر اینکه خب یه سریم سعی میکردیم حتی المقدور توی دیده رادار نباشیم در نقطه کور باشیم. این اون رایت هایی بود که اون زمان بر اساس اون سیستمی که بود بر اساس وضعیت موجود. یا حتی حالا اگه مثلا شما این پرباد جمع را دارید تمریل میکنید یا شما به عنوان استاد کرد هستید به بچه هاتون آموزش میدید به شاگرده هاتون آموزش میدید. این ها برای چرا در طول زمان عمر پرباده شما مثلا سه بار چور بار اون چیلی آموزشدید استفاده واقعا نکنید. ولی این ها همش با قول قدیمه برای همون روز مبادر است دیگه. این ها را شما آموزش میدید یاد میدید یاد میگید خودت به عنوان شاگرد. بعد به عنوان استاد یاد میدید. که همینجوری این مراحل ادامه دارد و سلسل بار از قبل به ما دادن ما به شما دادیم شما و شاگرده خود نوو و همینجوری تا به لاخره این سیستم ادامه که بتونن از این وسائل استفاده کنن.

00:38:40--->00:39:24
spkr_01: سر دلیل این که توی هاپای 14 دی اسی گذاشتم توی کابی نقب چیه؟ آیا به این نتیجه رسیدن که کار کابی نقب به اون سختی نیست که حتما باید یه آی دبلی ایسو و دبلی ایسو اونجا باشه حالا یا هر اسمی دیگه ای داره من کنیم یک شخصی اونجا باشه چون من میدونم که این شخص اینقدر باید علم و توانایی و نالج و محاسبات و علم این چیزها رو داشته باشه چون بسیار اقعب کار پیشیده است و سخته خب حالا این که به این نتیجه رسیدن که این کارو بکنن چی بود که استک بذارن و این که دفعید شما فهم

00:39:25--->00:42:09
spkr_02: از برزنش را فقط می توانم این توضیح کردن. من زمانی که رفتم همین از برزنور پنساکولا بیسی که ما رو بردم برای آموزش توی فلوردای آمریکا یکی دو مایی که اونجا بودیم یه مجلی دست من افتاد خیلی جالبه هم دارم. شوالا اگر بست دیگر نمیشه که بیاری توی اینشون گید. یه مقاله توش بود دقیقا راجب همین مسئله حتی چون اونجا هم این مسائل بود و این مسائل حتی اگر نمیشه هست یا نه یه فیلمی درست کردن برای چیز برشن دو سبم. هم تابگان هم برخورد از دو سبم این دوتا راجبه بود. تابگان هم راجب همین افتاد بود. یه همون سیا پوسته که بسیلا باکسیز بود فوج کردن این مسائل پیش اومد. حتی اونجا هم این مسائل من یادم بود که این مقاله توش بود ایکوال با دیفرت. دقیقه دیگار رو گذاشته بود. بالا دیگار رو هم توش گذاشته بود. یه مقاله خیلی جالبی هم بود. حالا هم هست یه مقاله دو سبم راجب نمشته بود. که این سیستم یک چیزی که در این دوتا کابیر اینا هر دو پاهمل هست. مطابی پارش رو تابیر. حالا ما نمیخوا بگیم بیشتر ی کمتر بقول شما لطف فرمودید. که بگید ها اینجوری. ولی کار هست و بعدت بر اساس این فکر کردن که اونا شون نفری که اون پوش هست. این ها شما یک نمونه به شما میگم. اگه جناب نجفی که به همون مرادی که رفتن عراق به اون وضعیت به مسائل حساب که اگه این آف فرید. ببینید فقط یک نمونه کچیک دارم ارض میکنم. به عنوان به قول ما رو به عنوان یک جرقی که شما در جریان باشد. خب اگه باشی که دیگه این خیلی مسائل برای همونه. یعنی اینا بعدا به این فراثت دفتوزن که این که هست. باشی همین کار داره انجام میشه. خودشون هم قبول دارن که این مساویه ولی خب مختلفه. کارها تفاوت داره چون سیستم کاری انقدر کار داره. شما خود تو استاد این کار هستی. استاد خلبان اف چار درست درست دیره به کرمون بردنه. اما کل دهانمالعجمه این واقعیته. چون شما مستحضر هستی که این سیستم وقتی اون طرف همین رو داره باید یه وسیله کنترولی هم باشه که اصلا با خلبان جلوی به دلائلی unconscionest شد. به دلائلی حالش بد شد. به دلائلی یه مسئله بدش پیشیماد. کاری دیگه اون بالا. این طوری که مثلا مثل ماشین بدهید بغل حالا پنجرگیری چه داره دید. حالا اون کارشو بگیری. این صاحب که من این کار رو بکنم اینجور که نیست که به شما.

00:42:09--->00:42:14
spkr_01: خدا بیامارزا حجاق ابو حتا شما میدونید

00:42:13--->00:42:53
spkr_02: خب ببینی این کاری که من نمونه خدا بیمونه خدا بیمونه از از اول شما اگه باشه خیلی کار رو بتونه انجید. بعدا به این فراسط داردن که اصلا این درست نیست. این کار درست نیست و این کار رو کدن. و در این حالت کار صحیح این بود. از از اول ایش باید او بی و سیش هم باید این کار رو بکدن. خب حالا تو همه شما باید باید این ها یک سوری به کمال رسیدن دیگه. یعنی در حد چیزی انسان باید به تدریج به کمال برسه متاسبانه. این دیگه واقعا یک چیزی که همیشه بوده همیشه هم از این چیزی نیست که من بخواب بگرد. و در حالت ها به کمال تا زیر رسیدن.

00:42:54--->00:43:05
spkr_01: سر ده ثانیه دیگه لایف ما قطع میشه این مشکل اینستاگرامه میریم برمیگردیمه 5-6 دقیق خدمت شما هستیم مجددن بعد بیریم با مهمانه بعدی اشکالی نداره؟

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

تیمسار جلال آرام -چرا خلبان های اخیر شهید شدند-؟ بررسی صندلی های ایجکت هواپیما و سوانح اخیر اف 5

مرجع حمله به اچ 3 - با حضور بیش از ده تن از دلاوران حاضر در عملیات - قسمت اول - تیمسار ایزدستا

سری مصاحبه های ناگفته های جنگ تیمسار علیرضا نمکی (قسمت "اول" از شب " دوم")