تیمسار خلبان جلیل پور رضایی
00:00:00--->00:00:51
spkr_01: سلام و عرضت هم سلام قربان آن تایم بودیم قربان؟ بله خوبه من پدای شما بشم خیلی ارادت دارم شما که خودتون میزبانید و صابخونه اید ما اینجا میهمانیم ما سراپا گوش هستیم که بشنبیم اون چه که شما انشالله میخوایید در ادامه مباحثتون بفرمایید لایب جناب لوتر یادگاری هم اگه دیدید صحبتی دارید بفرمایید دوستان هم همه همره از ما در لایبن ماشالله الان از جناب لبیبی و نمیدونم دیگه جناب ابن یمین و جناب شیروین و دیگه جناب فرانی و همه هستن جناب لغمان نجاد و دوستان من اصطر میارم بفرمایید
00:00:52--->00:11:57
spkr_00: درود خدمت همگی نخ زمانبندی خیلی خوبه اینجا 11 است تقریبا و قرارمون هم 11 بود من در مساحبه های گذشته من یکی دو بار گفتم که من قهرمان نیستم یا هیچ کدومون قهرمان نیستم این عرض موضوع شما بی احترامی به همرزمانم نبود این رو من از روی افتادگی گفتم ما شما به هر رزمنده خلوان مخصوصم بشمید تو قهرمانی برمیگرده همین جواب من رو خواهد درد ما ایرونی هستیم و اهل تعارف شما خیلی آقایی برمیگرده میگه که من نوکر شما هستم این از اونجا میاد اما اجازه بیدی که تعریف قهرمان رو بگم قهرمانی تعریفی داره قهرمان یا قهرمانان کسانی هستن که با یک عملیات متحورانه سرنوشت جنگ رو در یک جبههی یا در تمام جبه ها به نفع مملکت و خودشون عوضی می کنند این میشه تعریف یک قهرمان حالا من این رو بیشتر توضیح می دم یکی از سالهایی که اون دفعه اواخر مساحبه ما یک بینندگی کرد این بود که ما چرا این همه هواپیما در اوائل جنگ از دست دادیم از دست دادیم این رو تیمسار ایز از ستا خیلی خوب و دیتیل گفتن خیلی روان من به هر بینندهی پیشنهاد می کنم که یوتیوب رو باز بکنند و اسم شما رو یعنی علی رزا حمزهی رو اونجا جستو جو بکنند البته AR.pilot رو می تونند منتا تعداد ویدیو ها اونجا خیلی کمه ولی در اسم شما علی رزا حمزهی همه اینا هست به اوندوز پیشنهاد می کنم که حتما برن اونجا و علی رزا حمزهی رو جستو جو بکنند تمام مساحبه میاد تیمسار فریدون ایز از ستا مساحبهاشون اونجا هست و نگاه بکنند خیلی به مراتب از من فارسیش خیلی از من بهتره برای اینکه تیمسار ایز از ستا زبون اولشون فارسیه در حالی که زبون اول من گیلکیه بعد فارسیه یعنی من باید گیلکی و به فارسی ترجمه کنم بعد من باید اونم با لحجه بگم برای از ستا ماشاءالله خیلی روان و خیلی غشنگ صحبت میکنه حالا برای خلاصه خلاصه اون سوال دوست من یعنی جوابی میخوام بدن به اون دوست من اینه وقتی که جنگ شروع شد لشگرهای عراقی در اصل رجه خیش را به سوی خاک ما آغاز کردند حفظ لشگر خوزستان جناب تیم سار ایزستادا گفتند تنها لشگری که اونجا بود لشگر نوز دو زرهی بود اونجا بود که اونم که بلد کودتا از هم پاشیده شده بود و رژیم اعتمادی به نیروزمینی نداشت سپاه پاسداران جوان هنور منسجب نبود و نیروی کافی در مقابل نیروی زمینی عراق وجود نداشت کاری که نیرو هوایی کرد این بود که علا رقم همه تلفات روزانه لشگرهای دشمن را بمباران کرد لشگری که در حال پیش روی هست لشگره عرابی وقتی که مواجه با حملات هوایی می شود ناچار از که بیستد و به پدافند هوایی بپردازد و خود را محیاه موج حمله هوایی دیگری نماید این کار نیرو هوایی سبب شد که نیروهای زمینی و سپاه فرصت پیدا کنند و به خود سازمان بدهند و دشمن را متوقع نفت کنند خیلی نیرو هوایی بنابراین می شود گفت که اولین نیرویی بود که وارد عمل شد و به جنگ تانک ها رفت شما تانک رو رو زمین نمی تونید ببینید اینا استطار شدند و داخل سنگر یا یا رودخونه خشکی یا گداری جایی اینا پنهان هستند ولی هواپیما رو وقتی که شما مرتب اونجا پرباز کنید موج موج بیت اونجا بلاخره اینا می دونند که شما از کجا دارید می آید و محفظ می شند که اینها رو مورد هدف قرار بدن یعنی بنابرای نیروهوایی این کار رو کرد و با رشادت هرچه تمامتر در صورتی که خلبانان می دونستن خیلی هاشون که امید زنده موندرشون پنجا پنجا هست و همه این حرفا به معمولیتشون ادامه می دادن حالا اگر این رشادت ها صورت نمی گرفت یا درش تخییر بود اون وقت عراقی ها آبادان رو حتما قطپا گرفته بودن احواز رو گرفته بودن پایگاه وحدتی رو گرفته بودن فکر نکنید پایگاه وحدتی میتونه از پایگاه وحدتی دفاع بکنه فقط هزارت سرباز اونجا دارن به اون صورت از خودش نمیتونه اونقدر دفاع بکنه می گرفتن وحدتی رو دسفور رو می گرفتن ادخیلی جاها رو می گرفتن بنابراین کار میروه هوایی سرنوشت جنگ رو در اینجا به نفع نیروه خودی عوض کرد در نظر بگیرید اگه همه اینا گرفته می شود چقدر طول می کشید و چقدر ما باید کشده می داریم همه نیروه ها رو می گیم تا شما این رو بخوایی پس بگیریم این کار نیروه هوایی نیرو دریایی پس قهرمان هستن نیرو دریایی منطقه فکر می کنم دوم و سبوم دریایی و تکاوران عملیات مروارید رو انجام دادن به لیدری دریادار عبت اون موقع ناخدا بود هممتی این ها سادرات نفت عراق رو از قلیج فارس قط کردن سحنه جنگ رو به نفع نیروه های خودی به نفع مملکت و خودشون عوض کردن و نیروه های سطحی ما نیرو زمینی سپاه و تکاوران که در آزازسازی شکست حسر آبادان آزادی خرمشر و پس گرفتن زمین های ما اینا همه با عملیات متعورانشون سحنه جنگ رو به نفع نیروه های خودی عوض کردن بنابراین قهرمان هستن سوال دیگهی که دفعه بعد از من شد این بود که چرا این همه هواپیما به وسیلی نیروه های خودی زده شد تداشت زیاد نبود ما زیاد میخواییم مبناری چی بذاریم ده تا بیست دا نه اون حد نبود خیلی کم تاری بود ولی این چیز خیلی عادیه در هر جنگی نیروه های خودی نیروه های خودی رو اشتباهن بمباران می کنن در همین جنگ اخیر خلیج فارس که امریکا و متحدی نشون علیه عراق واردی جنگ شدن هواپیما های امریکایی چهل تا تانک انگلیسی رو بمباران کردن در نظر بگه وقتی شما چهل تا تانک رو بمباران بکنی اینجا اینجا پارک هستن داخله از جبه دورن اینجا اگر در حال نبرد بودن گسترش پیدا کرده بودن شما نمیتونید چل تا تانک رو بزنید اشتباها زدن در اخبار اومد در جنگی بیتنام یک هواپیمای فانتوم F-4 یک هواپیمای سخترسان KC-135 رو سرنگون کرد به جای این که اون رسپتیکل بنزین رو پشتش رو باز بکنه دغمه ارزم حضور شما M9 رو میزنه و میخواه مطور این هواپیمای اون پیکر سقوط میکنه نباید اشتباه پیش بیاد ولی میاد در مورد اون F-4 که گفته بودم که روز اول جنگ به سمت دسته آخر من شیجه کرده بود حالا یکی ممکنه سوال بکنه که آخرین چطور شد تشخیص نداد پاسخ اینه که در دور هواپیمای جنگنده خیلی شبیه همه خیلی شبیه همه ولی ایشون تشخیص داد یعنی ایشون دیده شده که یک هواپیمای هواپیمای خودی رو به جای میک مورده هدف قرار داده در جنگ ما نه ولی این اتفاق بود سو بنابراین این عادی اتفاق میفته این پاسخ اون دوست ما بود در مورد اجازه بده خورده آب بخورن
00:11:58--->00:12:12
spkr_01: بله خواهشمم اشونم که پرسیده بود زنداداش من بود نظامی نیست ولی ماشالله اخیران خیلی علاقمند به این داستانهای برها شما قهرمانان بله بفهمید
00:12:13--->00:12:17
spkr_00: ایرام زید شما خود میتونستی جوابش بدی منطق قصد سیز از من بپرسی
00:12:18--->00:12:22
spkr_01: هرباب مایی اصاد مایی من حدی ندن
00:12:25--->00:21:27
spkr_00: ارزم حضور شما در مورد بمباران از ارتفاع زیاد این هم از افداعات همین تیمسار ایزستتا و گروهی که در عملیات نیرو بودن هست من فکر میکنم در یکی از مساحبه هاش ایشون خیلی قد شد یا نمیدونیم شما آیا ویدیو رو ایدیت میکنید یا نه قد شد ولی من شنیدم کارپت بامبینگ رو شنیدم و کاشان رو شنیدم این دوتر وقتی بقل هم گذاشتم فهمیدم که ایشون در راجب های آلتیت بامبینگ صحبت میکنه بله که خوب گروه تر ستات به این نتیجه رسیده بود که های آلتیت بامبینگ اگه چهار تا اواپیما در فاصله مناسبی به همدیگه پرواز بکنن اون دستگاه پارازیتی که زیرشون سواره اینا بیشترین ترانسمیشن رو داره و بیشترین اثر رو روی رادارهای دشمن میذاره و اینا نخواند تونست راحت ما رو با موشک های زمین به هوا بزنن موقعی که این معمولیت رو انجام میشد من یک گردان آموزشی موقعت در بندراباز تشکیل شده بود و خلوانان قدیم شاروخی نوبتی میرفتن اونجا این گردان رو فرموندهی میکردن بعد با یکی دیگه عوض میشد که استراحتی هم کرده باشن که اولیش محمود اسکیندری بود خدا بیا مرزه روش شد باشن و دفومی حسن غیستانی بود اگر شما دقیقت کردید من معمولا نمیگم شهید یا نمیدونم شهید بالا مقاب برا من همه اینا زنده هستن من اسم کچیگش رو میگم مخصوصا حسن غیستانی با هباپیمای سی سرسی رفتیم بندراباز میشستیم من و خانم و بکه ها طبقه دوم هوتل ستاره برزور بود هبا خیلی خوب بود داشتیم بیرون رو نگاه میکردیم که دیدم از زیر پای من حسن غیستانی ساک درواز پرواز به دست داره میره سمت جیب صدا زدم حسن سلام سلام گفتم کجا گفت شاهروخی گفتم تو منگه قرار نیست منو فردا بریف کنی گفت خود بهتر میدونیم میگم جیب رو برات بفرستم هنوز اون لبخندش من یادمه بعد کن روز بعدش ایشون داری که مهموریت پر فکر میکنم در عملیات ورنسل بود ورنسل برود هدف قرار گرفت خیلی خوب پس من اونجا بودم ولی این بماران هوایی داشت انجام میشده داشته انجام میشده تا این که منتقل بوشیر شدم همون روز اول اون دفعه گفتم با رضا یاسینی حرف زدم گفت که گفتنم که فردا چه خبر گفت بماران فردا مهموریت بماران از ارتفاع زیاد داریم میخواید پرواز کنید گفتم آره منتقل من بذار شماره سه من تا حالا پرواز نکردم فقط نگاه بکنم این پرواز ها در چهل و دو هزار پایی انجام میشد و دشمن شما رو میدید یعنی از اصل قافلگیری ابدا خبری نبود هم با رادار شما رو از دور میدید برای اینکه چهار تا حقا پیما در سل فرمیشن یعنی پرواز جم نبود حدود سی ست چار ست و از هم دیگه دور بودیم این فاصله فاصله خیلی مناسبی بود و انواج اون ای سی ام پاد ما در نتیجه قدرتش بیشدر میشد یعنی شما اگه باز پرواز میکردی شما رو میتونست احتمالا تک تک ببینه ولی وقتی که نزدیک بودید این قدرت داره انواج خیلی بیشتر میشد شما رو میتونست با رادار یعنی ما که از بوشر بلند میشدیم قبل از این که به امیدی اتا برسیم اینا ما رو داشتم که داریم میاد حالا فرض کنیم که رادارشون قراب شده بود فرض کنیم با چشم میتونستن ما رو ببینن شما حتما دوستان هواپیمای ایرلاین رو تو آسمون دیدن دقیقا مثل همون ما دود سفید کانتر لائن تو آسمان تشکیل میشه خب ما رو میدیدن و به محض این که البته یک اپچاردهی اون نزدیکی ها بود اسکورت نمیکرد ولی اون نزدیکی ها بود که اگه هواپیمای دشمن به ما خواست حمله بکنه ایشون ممانعت کنه ولی همیشه هم اونجا نبود حالا میگم بعض این موقع هوای شیراس یا تهران خراب بیشد اپچاردهی بالانه ولی شما بایدید معمولیت رو انجام میدادید بدون اسکورت هر بار که ما میرسیدیم روی هدف دقیقا به محض این که بومب ها را را کرده بودیم میکردیم همونجا موشک های سام دو اکثرا سام دو بود ارتفاع بالان میزد سام شیش مخصوص ارتفاع پایین سام شیش خیلی دعیفتره و در جنگ دومه عرب اسرائیل عرب ها مصری ها این موشک رو داشتن اسرائیلی ها خبری از این موشک نداشتن در نتیجه تعداد زیادی از هواپیمای اسرائیل رو مصری ها با همین سام شیش زدن تا 15 هزار پار میزنه بله پس سام دو بود بله چه روز بله بوقت بله بوقت هواپیمایی افچار یا هری جنگندهی چالاک هست میتونه خیلی قشنگ منوف بکنه لوپ بزنه اکروباسی کنه رول بزنه نمیدونم خیلی چیزایی که دوستانی که خلبان نیستن در نمایش های هوایی دیدن ولی همین هواپیمایی رو اگه برش داری بذاری 42 هزار پا اون چالاکیشو از دست میده دقیقاً مثل ایرلاینی رو میمونه که شما در شستیم چایی میخوری یا قهوه میخوریم و میبینی که خلبان خیلی آروم به راست یا به چپ داره میگرده شما دیگه نمیتونی هواپیمایی رو بذاری 60-70 درجه 45 جی بکشی اودا شما باید خیلی آروم نرم بعده که موشکر راها کردی بگردی با چه سرعتی سرعته در هنگام رهای بوم حدود 310 ناته توجیه میکنید با بوم رو حدوداً یک مایلی هدف راها میکردی این رو تیمسار ایزدستاد بهش اشاره کردن ببینید هر اواپیمایی یه بومبه 750 پندی رو که ما بومبه 750 پندی راها میکردیم در ارتفاع 15 هزار پا با سرعت 600 نات در حالی که هیچ بادی نباشه این راها کنی این بوم 4 و 6 دهمه مایل پر بابر میکنه البته تراجیکتری بوم با مسافتی که یک بوم رو زمین داره تیمی کنه و هم فرمی کنه برای اونهایی که خلبان نیستن شما اگه سنگ رو با دستتون قلب سنگ رو پرتاب کنید مسیری که اون سنگ تیمی کنه تا به زمین بخوره اون میشه تراجیکتری اون سنگ یا بوم با دسته
00:21:28--->00:21:59
spkr_01: خط مستقیم نیست نه وطر یک مسلس قاه مستقیم اگر شما هواپیمانو بالا در نظر بگیرید یک خط عمود کنید به زمین بوم تراجکتوری وطر یک مسلس قاه مستقیم تو وقتی که به زمین میخورسر
00:21:59--->00:24:32
spkr_00: بسیار ولی این این اینه نهنا داره حالت اینهنا داره میخوره به زمین و اون تراجکتوریش و رغومش او رایی که ریاضی خوندن رغوم ترسیم رغومی خوندن تصویر این انهنا بر روی زمین مسافتی هست که اون بوم داره تیمی کنه بنابراین 15 هزار پا 600 نات 4 و 6 ده همون مایل حالا در نظر بگیری که ما 42 هزار پا هستیم 310 نات و داریم در سمت غرب داریم این بوم رو به سمت غرب داریم این بوم رو رو هاوی کنیم و معمولا در ارتفاع 42 هزار پا 60 هفتاد حتی 100 نات بستیگه به فصل سال بعد روبرو هست در نتیجه بوم اونقدر تراول نمی کنه یعنی این تو نیست بوم رو از پنج مایلی را ها کنیم حدود یک مایلی این خوب بود برای اینکه ما حدود 60-70 نات بعد روبرو هم داشتیم بنابرای شما روی هدف وستید از زم این بومباران همونطوری تیمسار گفتن کارپت بامبینگ هست یعنی شما یک نخته رو داری نمی زنیم بلکه یک مهوته رو بومبارو داری در یک مهوتهی داری می ریزیم و این خیلی ایجاد رعب و وحشت می کرد در میان سروازان عراقی و خیلی محسر می در یکی از این پروازه این خیلی جالبه من که با که بومب روها کرده بودیم و چار فروندی انجام می دادیم اگه در وزشته یکی گفت که هش فروند این در دو دسته چارتایی بود ارتباطی با هم نداشتن ولی اینی که من شرخ هم داد می بینید که خیلی فرق می کنه با اونی که اینا پرواز می کردن بنابراین همیشه چارتایی بود و در این معمولیت بخصوص که بومب رو روها کرده بودیم من داشتم نرم آروم به راست می گشتن و باقی هم با هم بودن یه موشک هوا به هوا از بالای سر من رد شد خیلی جالبه که من سرم رو دزدیدم و خیلی جالبه که موشک هوا به هوا رو که من دیدم خیلی سریع از بالای سر من در چیز من سرم رو دزدیدم و همین باید شد که موشک به من نکوره موشک هوا به هوا
00:24:35--->00:24:46
spkr_01: این پیش میاد یه سنگی چیزی آدم از رو به روی چه میبینه داره میخوره به ماشین به شیشه ماشین خداگاه سرشو میدوزده نکنه
00:24:47--->00:28:59
spkr_00: علت این که اون موشک به من نفرد این بود که فاصلهش بیشتر از عمره میزانی هست که باید فیوزش عمل بکنه حالا من مرتب اینو میبینم با خدا فیرم میکنم خدای این موشک موشک ها که داره میاد بالا موشک سامه دو رو میگم این میتونه به هر کی برخورد بکنه و فکر میکردم که یه راه دیگه ای باید باشه در یک پرواز بعدی این خیلی جالب بود چهارت بودیم شماره چهاره من یادمه علی اسخر رزایی بود سربان خلابان علی اسخر رزایی بچه کرمونشا چهار فروندی ارتفاع بالا نزدیک فکر اون ور رو ما داشتیم بمباران میکردیم بعد بمباران گردش براست خیلی آروم که همون ارتفاع 42 پار رو نگرد داریم یه موشک سامه دو اومد از داخل گردش ما به فاصله مثلا یک مایل رفت بالا موشک دو اومد از خارج از گردش ما با فاصله حدود میشه گفت یک مایل رفت بالا از رفت چه بودم خیلی خیلی درد بالا یه موشک دیگه سه گومد از داخل گردش ما یکی نزدیک بود حدود هزار پا رفت بالا موشک چارم رو من ندیدم ولی شما فرض کنید یه موشک سنگریزه رو بگیری تو دستت بعد این موشک سنگریزه رو فرض رو به بقل به بدن هواپیما یا ماشین پرتاب بکنی این صدایی تک تک تک تک صدایی میده یه همچین صدایی رو من داخل هواپیما میشه نیدم فکر کردم که شاید من رو زدنداری هواپیما سالم بود آلا دعیق همه درست بود این خورده که باید جلوتر از همه سوال کردم بودم بچه سالمید همه گفتن آره بعد رفتیم هواپیمای همدیگر رو چک کردیم من رفتم زیر همه رو اول چک کردم شماری چهار هشت جای هواپیمایش ترکش موشک برده بود شماری چهار بین سر من اون صدای انفجاری که من شنیده بودم انفجار موشک بوده خودم موشک بوده و قطعاتش گرفت به شماری چار باید بهش میگفتم بختم از خرد همه چی خوبه بود آره بختم نگاه کن هشت جا هشت جا ترکش موشک برده همه چی که درسته گفت آره بختم خیلی خوب اماریم نشستیم نشستیم با خدا فکراتی این که خیلی خوب ما با وجود این که این دستگاه پخش پارازیت رو داریم ولی با این حال اینها دارن موشک رو به سمت ما راهان میکنن که خیلی نزدیک میاد ترد میشه اونی که به ما نمیخوره شاید شانس آوردیم جهت اطلاع دوستانی که جنگای الکترونیک خوندن بهتر میدونن که بله شما دستگاه پخش پارازیت یا ای سی ام پاد داریم ولی بخیلی که از فاصله نزدیک بشیم از یک فاصله معینی نزدیکتر بشیم به اون راداری که موشک سامه دو رو هدایت میکنه دیگه شما رو از برای پارازیت رو میبینه یعنی این دقیقا اون بود یعنی چارت های ما بلاخره به جای ما میرسیدیم که اون ای سی ام پاد های ما دیگه اونقدر قادر نبود صفحه رادار اونا رو اشباه بکنه که چیزی نبینن ما رو از برای پارازیت ها ما رو میدید بهش میگن burn through range با خودم فکر کردم خوب الان تنهایی دارم با خودم فکر میدیم ما بیاییم چارت هوا ما دیگه پشت نیم بذاریم در یه فاصلی معیم
00:29:00--->00:29:03
spkr_01: که اونا تقویت کنن یعنی امپلیفای کنن
00:29:02--->00:29:26
spkr_00: ریفای کنید
00:29:27--->00:29:35
spkr_01: اون عرصه باید اوورلب کنن هم دیگر رو یعنی اون فاصله نیفته در واقع شما بهترین
00:29:36--->00:32:37
spkr_00: حساب کرده بود رقب زنگ زدم به کاکاون گذارم ای بی وقت داری بیام پیشت گفت آره رفتم دفترش رفتم بی خود راجع به همین بمباران ارتفاع بالا صحبت کردم برگش گفت که جلیل این رو گروه تر میزان تلفاتی این رو بمباران رو کمی اینه چهار درست عدد چهار همون زیاد همه برگشتم گفت بله ای بی این درسته البته تنها بودیم من صداش میزدم ای بی اونم جلیل ایشون از من پنشش ماه یرشد تر بود ولی ساعت پرواز من به مراتب از ایشون بیشتر بود ایشون وی ها سطفان یار بودن نه مزاره کنس سطفان سه بودن دانشجی شده بودن ولی رفیق بودی گفت که چهار درسته گفتم ای بی بی بین درسته چهار درسته و هر خلوانی فکر میکنه اون چهار درسته منم در نتیجه برای اون میشه ست درسته چهار درسته درسته درسته درست میگه ولی ما میتونیم این خطر رو اینجوری مرتفع کنیم خودش رئیس پروژه های جنگ های الکترونیک بود خودش گفت جلید من باید موافقم این خودتو خود که میری تهران کمیسیون با جنگ سرهنگ هونشیار در میون بذار بذارده چی؟ بله رفتم تهران رفتم دفترش و شر دادم که ما بجای چار فروند با هشت فروند این معمولیت رو انجام بدیم هم امنتره و همین که تلفات بیشتری رو به دشمن بارد میکنه شما عوض چار ششتر بیسی چارت بوم چله هشت بوم داری رو ها میکنید روی دشتر های دشمن اثر بیشتری دارید ایشون موافقت کرد و تا زمانی که من بوشهر بودم ما هشت فروندی انجام میدادیم روادگر منونچه روادگر موقعی که ایشون هواپیمای سقود کرد گفت ما هشت فروندی بودیم ولی هواپیمای ایشون رو یک هواپیمای میگه بیسه پنج زد موشک هوا به هوا بود اینا هر کدومه ایشون یک موشک اسفروه هم داشتن نمیدونم دقیقا چی شد ولی با موشک هوا به هوا زدن ایشون رو بلی و هشت فروند انجام میشون میخواستم ولی مطلب بعدی من نجاد حسر آبادان هست
00:32:38--->00:34:22
spkr_01: من یه دونه مثلا بگم یه پرانتز بگم یه لحظه چایی اگر آبی چیزو میل کنید بفرموید یه کمی سوید ببینید من پر اون صحبتی که توضیح شما فرمودید این هاپی ما داره بوم بوم میریزه در واقع برگ این ارتفاعش یا هایت همون ارتفاعش از سطح زمین یعنی ای جیل ای بایف گراند لیول هست درست؟ برگ این مسافتی هست که بوم در روی زمین تیمی کنه یعنی مسافتی که روی زمین تیمی کنه این بوم تراجکتوری هست در واقع مسافتی هست که بوم روی هوا تیمی کنه معمولا وطر مسلس قاموزاویه مسافت یعنی طولانی تره از این از لا یعنی بخوایی دست به دست بیاری دوستان حالا اونهایی که ریاضی بلدن این رو میتونن و حالا بحث بعد که تأثیر داره حالا یا هدوین یا کراسفین اونا بحثای میلدیرپریشنه که ما بالاخره میبندیم و حالا اینا رو لحاظ میکنیم بحث من بیشتر کلن این بود که شما فهموندین بوم مسافتی رو که رو زمین تیمی کنه زل مقابل به وطر این زل پایینی میدنم که ارتفاع هست ارتفاع تأثیر داره برای این که هرچی ارتفاع بالاتر باشه وطر بلندتره دیگه یعنی این زل مسلس زاویه در قام زاویه هرچی بالاتر باشه بوم تراجکتوری بیشتره و در واقع تو های بومبینگ یا حالا تو ارتفاع پایین من مذارت مخواهم ببخشیم برای دوستان البته من توضیح دادم که شما که خودتون استاد من هستید ببخشیم
00:34:23--->00:42:03
spkr_00: برخال هر کسی هر بینندهی میتونه گوگل کنه گوگل واتس بام تراجیکتری بارد کنه اونجا دقیقا کشیده که بوم چه مسیری رو داره پرواز میکنه راستمون تا به زمین بخورد دقیقا اونجا نوشته و عرضم حضور شما من در مورد این که میگفتم بوم با سرعت 600 نات از 10 هزار پا از 15 هزار پا پرتاب بشه لبل پرتاب بشه این 4 و 6 دهامه مایل رو آسانون مسافتی رو تیمی کنه به زمین بخوره من این رو گوگل کردم از گوگل دارا بردم که چه مسافت بله بطه اینجوری شما تا وارد کنی آنی گوگل اولین لینکش همین باش باید بگردی با حسله پیدا کنی تمام این جدولش اتفاقا من سیف کردم رو این کامپیوزر من هست برحال از این بگذاریم نمیخوام راجبین مسئله حالا ما بگیم و نمیدونم شما اینو بگیم من اینو بگم بهتره که این کار نشیم خیلی خود در مورد نجات حسر آبادان بله بله این فکر میکنم که در شست اواخر شست یا اوائل شست یک این عملیات سامنول امس بشه که این انجام شد کاکاوند زنگ زد به من من تو عملیات بودم گفت جلیل بیا اینجا باید کار دارم رفتم اونجا من گفت خب ایشون یه جدفال کنون نشسته بود یه نامه های نامه سرگی آورده بود اونجا ایشون خونده بود گفت که فردا شب قراری که نیروی زمینی لشکر 77 خراسان و سپاه اینها آبادان رو از محاصره خارج بکنند و ما پایگاه پشتیبانه کننده هستیم این تعداد هواپیما بایدیم مجهازی به بوم بشه و تعداد هواپیما گشت هم گشت هوایی هم دو برابر و تو باید فردا بری در جلسه همهانگیشون ساعت ده فرداست خلاص من بایه برانزه رفتم بندر ماشر تو یک باندیک یک فردگاه بیشتر نداشت اونجا نشستم و یک جیپ نیروزمینی با یک دجبان و یک راننده بسیار شیک این ها اومدن پای عبا پای عبا پیما و منو بردارم مقرر لشگر فرمانده شون سرهنگ جبادی یک سرهنگ قد بلند سیه چورده بسیار شیک یک ذریع گشت اضافه توی بدن آدم نبود ورزشگار خیلی منظم و دور تا دور فرمانده ها نشسته بودن دوتا از فرمانده ها سپاه همونجا بودن هر دو خیلی شیک تمید لباس کاموفلایج دشت نیروزمینی نیروزمینی نیروزمینی نیروزمینی و توی فرم خیلی تمیز موها کتاب یکیشون موهاش تقریبا تلایی بود سفید پوسی سفید اسماشون یادم نیست که من با اینه با هم خیلی رفق شدیم خیلی حجور شوخی کردیم معمولیت سپاه این بود که یعنی این امالیات رو نیروزمینی انجام میداد سپاه پشتیبانی میکرد معمولیت سپاه این بود که پلهای پلهای راقی ها روی ها یکیتا پل بود روی روتخونه کارون زده بودند مزرد میخوام در تاریکی شب اینها رو منفجر بکنند اینا بساری سبق نداشتن سنگین نداشتن سبق موترسیکلت بود و جیپ بیشتر با موتر این عملی ها در اون جلسه سرهنگ جوادی برگشت به من گفت جام سرهنگ من میدونم که نیروزمینی در این جنگ خیلی تلفات داده ما تا اگه کارت به استخون نخوره از شما درخواست پشتیبانی هوایی نخواهیم کرد اگه درخواست کردیم یعنی کارت به استخون رسیده یعنی چاره نیست و لازمه که شما از ما پشتیبانی بکنید که من گفتم جناب سرهنگ ما صد درصد آمادهیم که از عملیات شما پشتیبانی بکنید گشت های رزمی هواییم داریم اینها عملیات رو در تاریکی شب آها یه چیزی جالب بود موقعی که یک لشکری میخواد حمله بکنه این لشکر بایستی سه برابر نیروی مدافع بایستی اصلح و مهمات و نفر داشته باشه سه برابر باشه برای اینکه اونها تو سنگرها هستند و به قول معروف فورتیفایی کردن همه جا رو و شما داری پیش روی میکنی بیشتر در محرس هستی جالب بود که همون جایی که تو جلسه بودیم یک سرهنگ دو نیروزمینی اومد تو احترام گذاشت این کلاش هم زیر دست چپش خبردار و گزارش داد که هشت تانگ همین الان با این تریلی ها چیمین کفی میگن به تریلی چیمیگن بهش کفی بخی رزیدن اینجا برگشت به ما گفت که ما تعداد تانگ من هشتاد و هشت هست در صورتی که اکس هوایی نشون میداد عراقی ها دویست و بیسیت تانگ داشتن یعنی درست قضیه و لکس بود نیروی مدافع سه برابر نیروی مهاجم تانگ داشت در صورتی که باید برعکس باشه اینا حمله کردن و تا فرداش این لشکر رو شکست دادن محاصره کردن هزار پونست نفر اسیر گرفتن و حدود هشتاد تا تانگ سالم به اضافه فرمانده لشکرشون رو اینا به اسیری گرفتن که نام لشکر هفتاده هفت از اون به بعد شد لشکر هفتاده هفت پیروز خراسان خیلی قشنگه آفرین اینم خاطره من از اون اجاست از اون عملیاته میخواستم راجع به دوران شهید دوران قهرمانده نیравля عملیاته هفتاده
00:42:03--->00:42:08
spkr_01: خانمشون هم با پسرشون توی لایو هستند
00:42:09--->00:51:56
spkr_00: فقط مذارت میخوام من مها قلبان هستیم و حقایقی رو داریم داریم میگیم این حقایق با تعارف و از این حرفات تو هم نیست خیلی خیلی روک هست عرضم حضور شما دقیقا روزش یادم نیست من رئیس عملیات بوشه بودم یه تلگرامی اومد که مثلا من فلان روز برم در یک جلسهی که در گروه تر بود در یک کمیسیری اونجا شرکت کنم خیلی خوب رفتم اونجا دیدم که فقط من نیستم ناصر کازمی از شارفی اومده یک کسی یادم نیست از تهران اومده پایه هوای تبریز و امیدی و وحدتی اینام رئیس عملیاتش اونجا هست اونجا هست و جلسه رو از سرهنگ خلوان علی اسکندری که اون موقع مدیر عملیات بود ایشون میگردن موضوع جلسه رو ایشون اینجوری انوان کرد که کنفرانس سرانه غیر متعهدها قراره که در بغداد تشکیل بشه و دولت ایران دولت جمهوری اسلام میخواد ثابت بکنه که عراق جای امنی برای این کنفرانس نیست ناهم کنه که از ازره خوب سیاسی به نفع دولت ایران بود و نکته منفی بود برای آه سردام حسین برای عراق و این مموریت فقط به ایک پایگاه ابلاغ خواهد شد بینیشمارها فقط به ایک ابلاغ خواهد شد و اون عملیات رو انجام میته و دو فرون هواپیما به ایکی از هدفهایی که بعدن تعین خواهیم کرد اون هدفها رو گنباران خواهند کرد خب این همش همین بود سورت جلسه رو داد همه امزا کردن تا رسید دست من دست من امزا نکرد اول گفتم که جاوزرن مموریت شبیه این رو من و محمود اسکندری حدودا ده روز بعد شروع جنگ انجام دادیم ایشون با دو فروند پالاشگاه از دوره قربی رو بمباران کرد من با دو فروند پالاشگاه از دوره شرقی رو سر سال یکه به از زور حالا همینجا خیلی جاله براتون بگم وقتش دیم مادش دوتو برمیگشتیم یهو کامیر اقا همم برگش گفت که جامس ها گرد دوتو میک ساعت چهار بوده دو سه مایل بالا اول حالا در نظر بگید که من ست پادرم پرواز میکنم سرعت پونسد نات و جرعت نمی کنم برگشتیم اقا همو نگاه کنم میدونید جلو پرنده هست و موانه و از این حرف رو گفتم ممکنه اونو مهمونینا باشن گفت نه جامس ها گرد میگه هستم سریع برگشتم دقیقا دیدم دیدم دوتو میگه بیست و سه بیست و سه خدود دو هزار پا بالای مایل دو سه مایل اقابتر ساعت چهار آرام گردش به چپ دارن میکنن یعنی رادار یا هر وسیلی دیگه ای به اینا گفته بود که ما اونجا هستیم منطق اینها ما رو با چشم نمیدیدن داشتن دنبال ما میگشتن که بهترین کار این بود که ما از قدرت موترها ما استعاده میکردیم موترهای افچار در افتر برنر در پسسوز ایده هزار محصد پند نیروت ولید میکنه ای جان ما شالله ما شالله شما ما شالله شما رو باشتم تو افتر برنر و یه خورده آوردم اقاب که شماره دو به من اقاب نیفته آنی از اینا دور شدیم فاصله گره تمام خودش خاطره گره ها گفتم که بله اون وقت وقتی من برگشتم نشستم شب که به بی بی سی گوش میکردم گفت که هباپیم های ایرانی اومدن امروز بغداد رو بمباران کردن منتظ صدای حمله هوایی آجیر حمله هوایی ده دقیق رو جلوتر به صدا در اون قده بود جامسرنگ یعنی اینا ده دقیق جلوتر ما رو داشتن ما داریم میاییم ما ارتفاع ما خیلی پایین بود سد پا بود الان که ماها از جنگ گذشته تجربه پدافند عراق به مراتب بیشتر شده من فکر میکنم از این دوتایی که میخواییم اونجا بفرستیم یکی رو اطمان خواهند زدن نمی اونجا خیلی رک یکی رو خواهند زدن برگشت گفت که برگشت گفت که بعد پیشنهاد کردم پیشنهاد کردم گفتم که به جای این که ما دوتا هواپیما بفرستیم و به جای از وقتاد رو بوم بارم بکنند من پیشنهاد میکنم یه هواپیما بفرستیم این هواپیما مجهزه به بوم نیست فقط موشک دارو مسلسل همین کافیه کافی این هواپیما در ارتفاع پس نزدیک بیستیمالی بغداد دیوار سوتی رو میشکنه هواپیما سپرسانیک دیوار سوتی رو میشکنه صدای انفجار در بغداد بلند میشه همه میشنگوند از جمله خبرنگارانی که در هوتل الرشید هستن هستن و ما هم همزمان ما هم همزمان از راڈیو تلویزیون رو اعلام بکنیم که اقابان پیتیز پرواز ایران مثل همینگاره میکردم در گدشته بغداد رو بمباران کردن اراق اگه تکزیب بکنه خبرنگارانی خارجی بابر نخواهند کرده برای اینکه اراق اینا رو نمیبره سر هر انفجار هر بمبی که نه نمیبره نه نه نمیبره و همین هدف رو براورده میکرد به نظر من برگش گفت جامسر هنگین یه دستوره من هم خیلی راحت برگشتنم گفتم خوب اگه این دستوری که پهلا خوب ما توی یه نامی به ما میگفتید دیگه چون کمیسیون یعنی که بحث و توادل نظر و تصمیم گیری بر ممنای آرا و حالا کار رد این داسترش اونجوریه که این گردش کار رفت خدمت فرمانده نیرو آها من من همه این چیزهای که گفتم خیلی خلاصتش رو نوشتم بعد امزا کردم همینجوری امزا نگردم یعنی شما پاراف کردید نظرتون رو پاراف کردید آره خلاصتش اونجور نوشتم که رفت به فرمانده نیرو رسید با این پور بود و ایشون زیرش پاراف کرد بعد کاخوان به من نشوندد که نوشت که این جناب سرهنگ این جناب سرهنگ گویا امدادهای قیبی را فراموش کردن یک چیز شبیه همین بود یک چیز شبیه فراموش کردن بگذاریم مموریت به ما داده نشد به شاهروخی داده شد خدا بیامورد دوران رو گداشتن لید محمود اسکندری در بالش فرمانده پایگ خزرایی بود در حالی که اسکندری به مراتب درجه لیدرش و ساعت پروازش از دوران بیشتر بود و تمام های پروازی جنگی شدن درش از شاروخی کرده بود و همین اطراف بغداد رو دو سه بار خودش بمباران کرده بود محمود اسکندری پایگ خزرایی از دوران رو که زده بود اون آتش و دود رو که خبرنگاره اکس گرفته بودن تو روزنامه ها بود محمود اسکندری زده بود خدا بیامورد دوران اکثر پروازش رو از شاروخی کرده بود از پرواز رزمی شد در بوشیر گرده بود نوع پروازه اینا خیلی فرق می کرد یعنی محمود اسکندری بایستی لیدر اون فلایت می بود با کمال احترام برای دوران ولی لیدر ایشو می بایستی می بود ولی خوب فرموده پایگ آقای خزرایی بود نمی دونم حالا اگه محمود اسکندری لید بود و دوران شماری دوبود چه اتفاقی می افتاد نمی دونم ولی در اون پرواز دوران شهید شد محمود اسکندری هم هواپیماش لط و پار برگشت روی ما تشاروخی نیشست که من یه شب ای که از بوشه رفته بودم تهرانی کومیسی نداشتم شب رو خونه محمود موندم شب رو خونه اینا خوابیدم محمود اینو من پیشبینی کرده بودم و پیشنهادم کرده بودم اینجری خوبه ولی ارتش شرا نداره خوب در زمان جنگ اوتوکرات دیگه در زمان سول دموکرات هست بحث و مشکل کنیم ولی در زمان جنگ اوتوکراته به شما دستور که می دانی شما انجام می دونیم
00:51:57--->00:52:39
spkr_01: یه جوری دیگه شنیدیم اجازه هست بگم اینو بفره برو ما شنیدیم که جناب اسکندری لید بودن و تیم سار طوانگریان جناب طوانگریان شماره دو بودن جناب دوران رزرف بودن جناب اسکندری رول می کنن جناب طوانگریان هم رول می کنن عبورت می کنن توی باند جناب دوران که رزرف بودن تیکاف می کنن پویسره ایشون میرن جویناب بکنن بعد خود جناب دوران از تو هوا لیدو میگیره از ایشون حالا یا بریف کردن احتمالا دیگه از قبل که لیدو میگیره و این درسته
00:52:39--->00:52:54
spkr_00: خیلی آقای حمزه اینطور نمیتونه باشه که محمود اسکندری بریف کرده باشه لیدرم هست براموریزی کرده بعد که بلند شدن به دورام بگیم حالا تولید نظر من اینطور فکر نمی کنم باشه
00:52:53--->00:52:58
spkr_01: درسته که شماره دو بوده جمعه دوران اسپر بوده
00:53:00--->00:53:34
spkr_00: نه نمیدونم خبر ندارم فقط میدونم که لیدر اون فلایت خدا بیامورد دوران بود شما رو دوشم محمود اسکندری اینو من میدونم بعدا رفتم خونه محمود رو هم شام کردیم خودش داستن و همه رو برم گفت دوباره محمود اسکندری خیلی خوب من مطالبم تا اینجا تموم شد نه تموم شد اون مسئله ایجکت رو بمیزاریم دفعه باید الان خسته شدم
00:53:39--->00:54:38
spkr_01: دوستان اگر سوالی دارن مطلبی دارن بپرسن چند تا نکته کچولو که شما هم خسته نکنیم چون احتمالا حالا راجب صحبت هایی که فهم و دید یا خاطراتی از قبل گفتید چون شما اینقدر دوست دارن سوال میکنن من خودم این دوتا سوال از دوستان شنیدم اگر اجازه بدید اینو بگم تا دوستان آماده بشم برای سوال کردن یکی این که میگن که جناب سرحنی زمانی که شما رئیس عملیات جناب سرحنی زمانی که شما رئیس عملیات پایگای بوشه بودید اتفاقی افتاد که تا اون زمان بی سابقه بود بوده پناهنده شدن یک افور از پایگای بوشه به خلبانی رحمان قناعت پیشه به کشور علاقه علت این اتفاق چه بود؟ قناعت پیشه چجور خلبانی بود؟ این اتفاق چه پیامت هایی برای پیشه پایگای بوشه داشت؟
00:54:40--->00:57:54
spkr_00: رحمان قناعت پیشه درست بیم؟ بله بله بله بله جناب بله بیش نسم در شاروخی در شاروخی در کابین اقام من بقی به من در پرواز رزمی شرکت کرد خلابان خیلی خوب آقا با سواد من اینو خیلی دوست داشتم خلابان خیلی خوبی بود بعد اومد کابین جلو من که به بوشیر منتقل شدم ایشون هم ایشون در بوشیر بود فکر می کنم در بوشیر بود و در اون روزی که ایشون پناهنده می شه به عراض عراض می شینه من کمیسیونی داشتم در تهران در تهران بودم و اطلاعات من در حد حدی هست که حد شایعاتی هست در این نمی دونم چی شد بلی گویا برادرش رو نمی دونم گرفته بودن و گفته بودم من اطلاعات در حدیقی ندارم اصلا ندارم و بررسی هایی که کردن که علت چه بوده بررسی ها رو به من نشون نداردن اطلاعات در حد دانستان گفته می شه شاید مثلا یه خلوان حتی ندونه که پایگاش چند تو پرسونل داره و چند تو هواپیما داره خیلی اطلاعات در حد نیاز به دانستان گفته می شه حالا یه خلوانی از مملکت خارج شد علتش واقعا چه بوده اونو من دقیقا نمی دونم که چطور بایش تماس گرفتم اینو عوامل اطلاعاتی پایگاه بایستی می دونستن بر این که ما اونجا داریم اداره احفاظت به اطلاعات داریم که وزیفت اکی از وضایفشون همینه و اطلاعی ندارم در روحی خلبانها این که روحی خلبانها رو پایین بیاره ابدا نه نه ولی خوب نارهت بودن نارهت بودن که رحمان این کار رو نباید میگرد ولی تا لحظه آخری که من ایش رو دیدم من هیچ چیز قیرعادی در ایش رو ندیدم دوستاش ندیدند که خاکی از این باشه که این تصمیم گرفته مملکت رو ترک بکنه مثلا این گوشه بشینه با ایش که ارد نزنه میدونید یه چیزایی مثل این هست من اطلاعاتم در همین حد در همین حد هست این رو میگم که اونایی که در حفاظت به اطلاعات بودن اونها بهتر میدونن بله بفرم
00:57:56--->00:58:09
spkr_01: بله، جمع مازندن این که به شما خیلی سلام رسوندن سلام بود با دوستی می پرسن نقش اسرائیل در حمله پایگاه اتمی عراق چه بود؟ همکاری ایران بوده؟
00:58:12--->00:59:04
spkr_00: این سؤال رو بایدید از بزارت و امور خارجی ایران بکنند من یک خلبانی بودم اونجا من حمله شون رو به راکتر اطومی بغداد در همین یوتیوب هست در یوتیوب باسم عملیات ارکید یعنی گل ارکیده شما در یوتیوب وارد بکنید ارکید اپریشن تمام این عملیات میاد اونجا نه خیر من نمیتونم تاییدش بکنم که با معافقت ایران صورت گرفته یا نمیدونم اطلاعی ندارم
00:59:05--->00:59:10
spkr_01: میگن قرار بوده ماجره فرود به خاک عراق رو توضیح بدن تیمسال
00:59:14--->00:59:17
spkr_00: ماجره فرود کی در خاک عرق رو
00:59:17--->00:59:35
spkr_01: نه حتما همین هواپیمای چیز دیگه شاید منظورشون همین هواپیمایی که پناهنده شده شاید توضیح هم دادید دیگه شما اونو گفتم بله دو قانجات دیگن پایگاه اطومی تموز عراق بود هم هم
00:59:35--->01:04:06
spkr_00: سب و سب من داشتم راجب کمیسیون به همزدن کنفرانس سران قیل متعهد ها میگفتم بعد فقط خیلی خلاصه پرداختم به این که که من داشتم به گراب سرنگ اسکندری میگفتم که ما در روز بعد جنگ من و محمود محمود داشته پالاشگاه ادورش غربی رو میزده من با یه فرمان دیگه غربی روغمانیجا درست میگه درست میگه و دیگه کاملش رو نگفتم برای که من قرار نبود راجب اون حرف میزنم من داشتم راجب به یه چیز دیگه راجب شهید دوران حرف میزدم قبل از پرواز قبل از همین پرواز پروازی که گفتم ده روز بعد جنگ بمباران ادوره شرقی و غربی من دیدم مهماتی که به من دادن من ادوره شرقی رو بزنم بمبهای سی بی یو هست برگشتم به فرج گفتم من به تیمسار برد پرم همیشه تنها بودیم بهشون میگفتم فرج ایشونم میگفت جلی ولی خب جلو دیگران من میگفتم جناب سرحق برات بود بمبه با پالاشگاره که با بمبه خوشهی خوشهی نمیزنن که باید بمبه بمبه هفتت پنجا پوندی من چه میدونم بمبه پونستت پوندی های درک اینها مناسبه گفت این مهمات رو عملیات ستات تعین کرد خیلو خوب باید دستور اجرا بشه شبه هر مهماتی که بیاد دادن میانجام میدیم ولی من موقعی که بالی سر حدف خودم رسیدم این اکس هوایی ما نهیده بودیم ایچی مثل پالاشگار نبود پالاشگار یک آلمه بخازن نفت اطرافش هست من مخصن نفتی اینجا ندیدم البته ایکی دوتا مخصن دیدم ولی اکثرش دودکش بود خیلو ما بمبه منو همینجا رو اینه راحت کردیم راحت کردیم بعدن من شنیدم که گفتم که اسرائیلی ها امروز اومدند و راکتر اطومی وغداد رو بمباران کردن اسرائیلی ها اومدن بمباران کردن حالا اگه ما اونجا رو بمباران کردیم من ابدا نه اکس هوایی از اونجا دیدم ولی همینقدر میتونم بگم اینجایی که بمباران می کردن به من گفته بودن اد دوری شرقی اد دوری شرقی نخشی وجود نداری من رفتم روی گوگل مپ ببینم این کجاست ولی ولی یک نیروگاه برق اطومی راکتر و برق اطومی جنوب و بقید یا حوالی همین تموز هست که الان لغمان نجاد من رو یاد اونجا انداخت هنوزم نمیدونم ولی به هر حال معمولیت رو اینجا به ما اینجنوب به ما دادن خود فرموند پایگاه حتما رئیس عملیات پیش کدوم از جزئیات نمیدونستن گروه تر این رو داد شاید خودش هم دقیقا نمیدونست یه جای دیگه ایم اومده بود چون معمولیت از وزارت دفاع هم به نیرو هوایی ابلاغ میشد میخواستن که عملیات گمراه خوننده اونجا باشه بمبای به جای بمب درست حسابی به ما بمبای خوشهی دادن بمب خوشهی نمیگم درست حسابی نیست منظورم اینه که به جای بمبای سنگی دادن که صدمات زیادی به اینجا وارد نشه صدمات زیادی به اون راکتور اطومی ایجاد نشه فقط سراخ سراخ میکنم این بمب فقط ست رو سراخ سراخ میکنم این رو لغوان ایجاد اگه میشنوی من این رو در همین حد میدونم میشوند درست
01:04:06--->01:04:11
spkr_01: جامل اقوان اجاد میگه من اون روز توی بال محمود اسکندری برای زدن پالایشگاه از دوره بودم
01:04:06--->01:04:26
spkr_00: من اون روز توی بال محمود اسکندری برای زدن پالایشگاه اد دوره بودم آخ خیلی خوب پس ایشون میدونه ایشون اد دوره شرقی بودن که خیلی هم خوب زدن اد دوره غربی من هم اسمش بود اد دوره شرقی و همزمان هم میزدیم اگه لغمان اجاد یادش باشه ساعت یکی بعد از زور بود
01:04:29--->01:04:52
spkr_01: آقای تیمسال هیدریان میگن سلام دلابر. پرواز اعتفاق بالا ثوم شهریور سالش هست بعد از این که شما کال کردید. میوزیک آن ما دستگاه های پاد را روشن کردیم و بعد موشک های بالا آمدن به اسخر رضایی ترکش گرفت.
01:04:57--->01:05:12
spkr_00: نمیدونم نفهم بیدم دقیقا چی داریم میگی بخواید بگید تو اون پرواز بود کابین اقعب رضایی بود نمیدونم چی داریم معمولیت تو من گفتن بله
01:05:12--->01:05:21
spkr_01: میگن ایجکت خودتون رو تو نجات که با اون نجات خودتون تو خاک عراق منجر شده اونو توضیح بدید
01:05:22--->01:05:33
spkr_00: به نها بگیم خیلی خارج داره خب بس نه نه نه شوخی شما متوجه شوخی من نشدید شاید قدر شدید
01:05:32--->01:05:58
spkr_01: در آسمان لیدری را از جناب اسکندری میگیرد این آقای افشین چون محققه این افشین نجات جناب پویان افشین نجات محققه و با تمام خلبانها مساحبه داره کتاب نوشته میگه جناب اسکندری جامدوران لیده را در آسمان از تیمسا اسکندری میگیره
01:06:00--->01:06:39
spkr_00: بهشون بگیدی که هیچ شماره دوی نمیتونه لیدری رو بگیره این طور نیست یک لیدر لیدره همونجا جاش هست مگر این که یک لیدری مورد اصابت ضد هوایی دشمن قرار بگیره در این صورت اون بر میگرده و اون یکی اگه دو فرمندی باشن اون دومی ادامه میده اگه دست چارتایی باشه اون وقت شماره سه میشه لیدر این همینجوری نیست که یک کسی که شماره دوی بگیره آه الان من لیدر هستم این طور نیست خورم بله
01:06:39--->01:07:20
spkr_01: ارز به خدمت شوان که میگن بعد از زور بود محمود اسکندری هم بریف کرد بعد از زدن دیگه پرواز لیلیمی یعنی هر کسی فقط خودش رو ساها میگن که بریف کرده بود که بعد از این که بمباران کردن هر کسی خودش رو سیف کنه دیگه بیاد و به سمت یعنی اصلا کاری به هم نداشته باشن بریف این چیز بسیار عادی هست بریف در تمام پروازو بوده دیگه این شکل بریف
01:07:28--->01:07:48
spkr_00: میان داخل خاک خودشون یه جایی به هم ملحق میشن بعد میرن همه میشینن این یه چیز عادی هست در مورد ایجکت منو گوشتم دفعه بد اون طول میکشه اون خیلی تزدیکی 45-50 دقیقه طول میکشه
01:07:49--->01:08:02
spkr_01: دوستان میخوام بوم به ناپال ما براشون توضیح بدید اگه میشه یک کتا بگید اصلا چی کار میکنه آتش مواد نفتی و اینا شما بفهم توضیح بدید
01:08:03--->01:08:15
spkr_00: من هیچ وقت بومب ناپالم راهان نکردم و فقط میدونم که شکل باک بنزینه باک بنزینه زیرا او ما F4 هست
01:08:15--->01:08:19
spkr_01: مواد نفتی داره و آتیش سازدی یعنی برای جاهایی
01:08:20--->01:08:58
spkr_00: بله خلبان اهمیتی نمیده که حالا داخلش دقیقا چه چیزی هست و فرمولشو بدونه فقط این منفجر میشه و آتش دوده زیادی ایجاد میکنه و استفادهش از طریق سازمال ملل متحد این منع شده این بوم در حقیق قدره اشتباه نکنم چون بومب آتش داست و من پرتاب نکردم و یادم نیست که تا زمانی که من شارقی بودم یا بوشه بودم کسی بومب ناپالم رها کرده باشی
01:09:00--->01:09:58
spkr_01: دروت بر شما تیمسال سرفراز دست شما در نکنه خسته شدید شما خیلی محبت کردید ما این رنگین کمان عشد رو به شما تقدیم میکنیم به خانماده محترمتون به همسر گرامتون و فرزندان ما از شما پرسیدیم چند تا فرزند دارین به شغلشون اسماشون چی هست بله بله همون جلد پرسید رنگ ها رو تقدیم بکنیم به خانماده محترمتون و به شما پرشم ایران رو و از شما ممنونیم که تشریفه آوردید در این مصاحبه برها شرکت کردید این همه اطلاعات مفید دادید به بچه ها به ما خیلی ممنونیم از شما اگر پیام کلامی مطلبی مونده به فرمایی دوستان بشن من زمن این که تمام همرزماتون دارن برای شما سلام و درود و به حال
01:10:00--->01:10:27
spkr_00: همگی همگی من دو تا مسئله گفتم که خوب من رو روحا خورده رو من فشار گذاشت و از این نظر من خسته شدم بیه ذری گفتن این همه خاطرات که خیلی همه که کدومشون خوشایید نیست واقعا خوشایید نیست شما دارید
نظرات
ارسال یک نظر