عالیجنابان فریدون علی مازندرانی و فرشید اسکندری|ویژه برنامه بازگشت آزادگان(قسمت سوم)
00:00:00--->00:00:08
spkr_01: حتی انشالا خدا حفظش کنه درود بر فخر نیروی هوایی تیمسار و معزن تیمسار مازن درانی نازنین در خیمت تونیم بودم بفهمید
00:00:09--->00:04:26
spkr_02: درود و عرض و سلام دارم خدمتون صدای منو دارید؟ بله قابل کاملا شفت بفرمید باشم ضمن عرض تصریعت ایام سوگاری حضرت حسین امتنه و شب تاسوها خدمت همه عزیزان جنابالی و تمام دوستانی که تشکیف دارن امشب در خدمتشون و دوستانی که قبلن تشوردن من هم به نوع به خودم سال روز ورود آزادگان به کشور خدمت همه ی آزادگان بوید آزادگان خلبان و خانواده های عزیزشون تبریک و تحنیت عرض میکنم انشالله در فرصتی اگر به من داده بشه دوست دارم به دلیل این که ما خب تا به حال در این برنامه فرصت نشده ویا امکانش نبودی که همه آزادگان رو آزادگان خلبان رو حتی اقلی یک بار در خدمتشون باشیم هر زمانی که الان فرصت شد من از شما اجازه میخوام که یک بار من اصامی این خلبان های آزادگان رو جهت استعزار تمام بینندگان عزیزمون که علاقمند هستن بدونن بشناسن این عزیزان رو بخونن و قبل از اون هم باز از فرصت استفاده میخونم برای تمام آزادگان عزیزی که از بین جمع آزادگان ما از زمانی که به کشور بازگشتن و تا امروز به هر دلیلی در اثر تصادف در اثر بیماری و مشکلاتی که به وجود اومده در بین ما نیستن از همه درخواست میکنم در این شب عزیز یه فاطحه و یه سرابات برای همه ازشون بفرستن و اصامیشونی یک بار من بدون به ساب ذکر درجه و نام لغب الگاب خاص بخونم مرحوم رزا احمدی مرحوم اصدالله اکبری فراهانی مرحوم اکبر سیاد بورانی مرحوم حاج ابراهیم باس پیدپی مرحوم علی رزا بصیرت مرحوم ایوب حسین نجادی مرحوم کرم رزا مکری مرحوم حسن نجفی و مرحوم یوسف احمد بگی و سیدو سالار شعیه آزادگانمون مرحوم حسین لکری روح همه شاد جای همه شون بین عزیزانمون خالیه مجددن خدمت همه خانواده های عزیزشون تصریحت هستم زمن این که این روز به هر حال برای ما به دلیل بازگشت عزیزانمون هرچند که به هر حال خیلی سختی کشتن ولی برای ما همه ما ایرانی ها روز عزیزی بود که به هر حال بعد از ده سال دوری و اصارت این عزیزان به کشور بازگشتن من در خدمتون هستم اگر حال مخواهیشون زمنه یه عزیز سلام دارم خدمت افران گل جناب اسکندری عزیز من یه آمار کلیم امشب میرم خدمتون در رابطه با عصرهایی که کلن ما از ابتدای جنگ از ابتدای جنگ به بعد از سالشه هست تا روز آخر مبادله مبادله کردیم چون بحثای مختلف در من چون دیدم در سایت ها در گروه های مختلف که اداد های گناگونی میارن من این آمارو به دقیقت و برابر مدارک و اصنادی که در کتاب اصناد سوادر و سرا ما داریم و مجموعی که به ساب آماده هست من خدمتون از میکنم در خدمتون از پانیانیوش
00:04:27--->00:04:57
spkr_01: بفرمه خواهدشان من ارز عدب و احترام دارم خدمت جواب تیمسال فرشیل اسکندری عزیز و خوش آمد میگم خدمتشون بس شما با ما باشید توی مقاطع مختلف دوستان که میان چون اگر اشکالی نداره من سوالهایی هست که از حضرت عالی بپرسم شما یعنید خودتون صاحب خونه هستید و برحال رئیس منده اگر که الان مدن بخواهد بفرمه اید بفرمه اید بگر نه در طول برنامه بفرمه اید هر جوری سلامید
00:04:57--->00:05:10
spkr_02: فرشید جان یه سلام علیکی با دوستان بکنن و یه اسمانی اوزرامنو اگر اجازه بدید قراحت کنن خدمت همه عزیزان خواهی شو خواهی شوید
00:05:15--->00:05:57
spkr_00: ارز عدب و احتمال به خدمت سروران عزیزم این شب عزیز رو تصليت عرض می کنم تاسوهای حسینی رو و ورود آزادگان و سروران عزیزم که سالوال و اصارت بودن و سرفرازانه وارد کشورمون شدن تبریک می گنم روح کلی دوستانی که جماع مازندرانی اسمشون رو بردن که من تکتار نمی کنم و براشون آرزوی روح پرفتوح دارم براشون و امیدوارم که غرین رحمت الهی باشن همشون شوید در خدمت دونم باگو
00:05:59--->00:06:06
spkr_01: گربونید شمال را بفهمید جمازم دارین شما اسامی رو بخونید تا بعد خدمت جامعه اسکندهی دوباره برسید
00:06:07--->00:10:56
spkr_02: من اگه ایسا بفرمید به خاطر اینکه دوستان من از روی لیست بخونم ببخشید که من از درجه و انقاب دیگه فاکتور میگیرم فقط به ترتیب اسامی بخونم جناب محمود محمودی که عرشد اوسرای ما در بقوله معروف زندانهای ابو غره و استخبارات و وزارت دفاع بودن جناب حوشنگ شیوین که امشب در خدمتون بودیم از همینجا مجددن سلام خدمتون از میکنم جناب نستطولا ده خارقانی جناب محمد رزا لبیبی جناب منوچهر دوادگر جناب احمد کتاب جناب خسرو قفاری گرکانی جناب جواد پویانفر جناب محمد رزا سلواتی جناب داوود سلمان شادروان اکبر سیاد بورانی شادروان اسدالله اکبری فراهانی جناب سید خسین کریمینیا جناب احمد سوهلی جناب حوشنگ ازحاری جناب قلامبزا یزد جناب محمد جعفر وارسته جناب یدالله عبدوس شادروان محمد یوسف احمد بگی جناب محمد حسن لقمان نجاد جناب کمال خاتم جناب حسین علی زلفقاری جناب محمد علی اعظمی جناب قلامبزا پیرزاده جناب جمشید اوشال جناب احمد فلاهی جناب عبالقاسم عبیری جناب فرشید اسکندری که الان در خدمتشون هستیم شالا 120 سال زنده باشن جناب سرشاد حیدری جناب حسن زنهاری جناب بحرام علی مرادی عزیز که الان در خدمتشون بودیم جناب داود سهتی دهخارغانی پس ما دوتا دهخارغانی داریم یه جناب نصرتولا دهخارغانی یه جناب که خلابان اف پنج بودن و قبل از انقلاب هم جوزه تیم آکروژیت بودن به یک بارم در شعرویه سابق یه چل چل پنج روزی هم اونجا اصیر بودن و یه جناب داود سهتی دهخارغانی که اشون کابی نقب افور بودن زمان اصارت جناب کابی کوپای عراقی کابی نقب جناب لبیبی جناب عباس علمی جناب خسرو عدیبی جناب سید نوردین افصلی فتاتوی جناب عیوب حسینجادی جناب پرویز حاتمیان جناب قاسم ورزدار جناب محمود محمدی نوخمدان جناب علیرزا علیرزایی جناب یوسف سمندریان جناب منصور کازمیان محابادی کابی نقب شهید عباس دوران جناب محمد کیانی شادروان حسن نجفی شادروان حاج ابراهیم باسپید پید شادروان کرم رزا مطری جناب محمد صدیق آدری عزیز جناب محمد حدادی دیزجانی جناب عبالفضل محراسبی جناب عبالفضل محراسبی را از کردم خدمتون جناب قاسم محمد امینی جناب ارسلان شریفی مرحوم شادروان الاشگری شادروان علیرزا بصیرت و شادروان رزا احمدی این کل پنجاب و پنج اسیر خلبان ما هستن که دادشون متاسفانه بعد از آزادی و بعد از ورود به کشور در تهیه این سالها در اثر فشارهایی که در این طرف در زندان این طرف کشیدن به رحمت خدا رفتن و از بین ما رفتن روحشون شاد باشه
00:10:57--->00:11:40
spkr_01: روحشون شد خیلی ممنونم من از طرف تمام آزادگان ایزبارگران خانواده شهده خانواده آزادگان و جانبازان از شما جناب مازندرانی عزیز به خاطر تمام زحماتی که در طول سالهای جنگ و بعد از جنگ برای این خانواده ها کشیدین کمال تشکر رو دارن و این دوستان این قلب های رنگی رو تقدیم به جناب مازندرانی به خاطر تمام زحماتشون در این سالها بکنن تا گربون شما برم تا جامعه اسکندری عزیز ما در خیلی مازندرانی شما هستیم جامعه آزادگان ممنونم برم سپاس گذارم به طرف جامعه اسکندری خواهش بکنم
00:11:42--->00:12:28
spkr_00: خدمت از اتالیت کنم من از جامع مازندرنی تشکر ویژه بکنم همونطور که شما فرمودید در طول این سال ها زحمات خیلی زیادی رو بهشون متحمل شدن مال خانواده ها که به قول معروف زحمات خود ما ها به کنار جواب بودن برای خانوم ها بچه ها اینا خودش بزرگترین کاری بود که ایشون واقعا ایسار کردن و انشالله خدا عزشون بده و همیشه هم در دل خانومده ها و در دل ما هستن من از همینجا دستشون رو میبوزن و سپاسگذاری میکنم از منحبتشون سمغل با من ما ارادت داریم و شاگرد شما بودیم و هستیم و خواهیم بودیم
00:12:33--->00:12:37
spkr_01: برمس میدم بفهمید مرسی از این یاداوری رسی ها زیبا
00:12:38--->00:15:18
spkr_00: خدمت از اطلاعی از کنم که جناب شیروین، جناب ازهاری، جناب لبیبی و سایر دوستان مطالب جالیبی رو فرمودن. دیگه حرفی برای ما نذاشتن که بگیم. ولی به هر حال هر گویشی، هر صحبتی بلاخره جای خودش رو داریم. ایکی از مطالبی که به دلم خیلی نشست که آیه ازهاری فرمودن این که ما با قول محروف اونجا راحت تر بودیم. من همیشه میگم که ما در اصارت جسممون اثیر بود روحمون آزاد. حالا برگشتیم اینجا جسممون آزاد روحمون اثیر. این مشکلات به پایان خواهد رسید. اونم زمانی که عمر ما به پایان میرسه و دیگه میریم به یه جواگویی این همه کارهایی که دیگم و کردیم. در اصارت خداوند اینشالله این ملت رو یه انایتی بکنه و یه نجاتی بده از کورونا و از مشکلات عدیدهی که گریبانگیر این مردم شده خدا انشالله نجات انایت کنه. به حق این شمع عزیز به حق شب تاثرهای حسینی که بهر حال سرور آزادگان و سرور شهیدان حضرت سید و شهدان انشالله خودش این نظری بکنه به این مملکه. اصارت خود در چیزای خاطرات گذشته در اون موقعی که در خدمت اون بودم چند جلسه و جاهای دیگه نادداج کردیم گفتیم نوشتیم در حال انبان شده. تکرار مکررات هم شاید زیاد جالب نماشه. ولی در حصورت گرود آزادگانه و انشالله که این گرود آزادگان امسال برای همه آزاده ها یک حسن گرودی باشه. یک گشایشی از مشکلات باشه. روح اونایی که پود شدن مخصوصا خدا رو احمد کنه جامعه احمد بگیر و جامعه حسن نجفی رو و سایر دوستانی که این مدت پود شدن از کرونا و سایر مریضی ها و فشار های روحی و جسمی که وارد شده وارد میشه. انشالله روحی شون شاد باشه. زیاد من مطلبی به نظرم نمیرسه که خدمت رو نعرض کنم چون دیگه کم کم ما مویوشوهش رو به موال رفتن هستیم دیگه پکش دیگه زهن و همینو همه از کار داروی بروفته.
00:15:24--->00:15:38
spkr_01: خیلی من شما جناب تیمسا فرشید اسکندری از خلبان های F5 درست قربان و چه مدت در اسیر بودید در کدام زندانینا رو فقط بفهمید لطفا
00:15:40--->00:16:12
spkr_00: من روز دوم مهر که میشه روز سه بوم جنگ در ششومین پروازم تو کهرکوک من رو زدم و همونجا به اصارت در اومدم که هنجا منتقل میکردم به بلغورفه استخبارات عرق ما بعد از اونجا دو سه ماهی بودیم و در خدمت مرحوم لشکری و جناب احمد سوهلی بودیم ستایی شده بودیم بعد انفرادی
00:16:03--->00:16:09
spkr_01: دو سه ماهی اونجا بودیم و که در خدمت مرحوم لشکری و جا و هم
00:16:13--->00:19:44
spkr_00: و جناب سرشاد هیدری و جناب محمود محمدی به ما ملحق شدن شدیم پنی نفره و بعد دو ماه سه ماه ما رو همه رو جمع کردن آوردن تو ابوغوره که در ابوغوره من بعد شاید مثلا یه سیس بار ساعت بعد که وارد شده بودم اونجا قلبان های نور هوایی رو آورده بودن گیدیم که یه سری زمینی، دریای، هوایی، جاندرمری، شهرمانی همه رو آوردن شدیم افتاد هشت نفر بعد هم یه چهار تای دیگه آوردن که جمعن شدیم هشت دونم یه مدتی با هم بودیم بعد هم جداسازی کردن بارو بردن توی بغداد ارشید بغداد که اونجا دیگه خلبان ها با هم بودیم بسه هفتا خلبان بودیم که مفغود الاسر بودیم از جمعه جناب شیروین بود از جنابه لشکری بود جناب علی مرادی بود چه با هم بودیم در اون مدت و واقعا هر از گاه یادم میفته که خدا بیاموز لشکری چقدر به من اونجا خدمت کرد و کمک کرد چون من مریض شده بودم و فلت شده بودم راه نمیتونستم بردن مرحوم میامد منو بغل میکرد کل میکرد میبرد دستشویی و بعد هم میابرد سلول و بردار ها تنسوش کنون میکرد خاطرات خوبی با خود خدا بیاموز مرحوم لشکری داشتیم بردار تو امبریکا با هم بودیم خدا روشو شاد کنه خدا رحمتش کنه و واقعا این ها نمونه هایی بودن که دیگه لنگه شون نخواهد بود و نخواهد آمد و این قدر اینا رو ندونستن و از دستمون رفتن در حصولت ده سال انصیر بودیم ده سال شیش روز کمتر ما بیس شهار شهریور کنس دنو برگشتیم یه دو روز توی قرانتینه بودیم بیس شه شه شهریور جمع و مازندرانینا دیگه کنبلن اشراف دارم به این مقصدر چون اومدیم خدمتیشون در سرامون براشون شروع شد و زحمات شماری رو بهشون تحمیل کردیم و بعدم که دیگه برمون فوجی گروهی ریخونون بیرون همه رو از نیره هوایی بعدم که دیگه ادامه داره دیگه احساد همون جوری ادامه داره هر از هایی توی این ناصبت ها به یادمون میفتن زنگ زنن آه بیا خاطره بگویم آه چه خاطره بگم بعد این همه سال خاطره این همونده که اتن باره دعوت کردن رفتیم دیدیم که نه اصلا توی این وادی ها نیستن که بخوان به خاطر آزاده ها مثلا یه برنامه میخوان پر کنن با گل معرفت باری از رودشو خودشون بردارن و بگن که ما یک کاری کردیم و این زیاد همچین جالب نیست یعنی بر خوردها این آخه دیگه خیلی سطحی شده و اون رنگ بوی معنویت رو از دست داده خدا کنه که دوست بشه ولی به هر حال دیگه فرقی نمیکنه بعد این همون مدت دیگه بخوان انجام بدن یا ندن دیگه از ما گذشت اینشالله باره آیندگان همچین موقعیتی پیش نیاد که بخوان انجوری گرفتار بشن
00:19:46--->00:20:21
spkr_01: میگم من توی لایو قبلی هم خدمت عزیزان و همرزماتون گفتم ایران تا دنیا دنیاست تاریخ همه ماها به شماها مدیونیم ما خودمون که به زاعتی نداریم هر از شنگاهی یادی فقط از شما میکنیم و به حال با همین دوره همی که هستیم سعی میکنیم که خاطره یعنی حافظه تاریخ رو برگردونیم به رشادت های شما بزرگ مردان آسمان ایران جانب اسکنبری
00:20:22--->00:20:46
spkr_00: شما خیلی کار بزرگی دارید انجام میدید جنوبالی، جهان موازندرانی اینو کارهایی که هر کسی نمیتونه انجام بده و این کار یک ماندگاری خصوصی داره که این همه شما زحمت می کشیم من منظور من خودانی که هزی جسایت به شما نبود من شزای دیگر رو خدمتر می خواستم
00:20:45--->00:22:01
spkr_01: به ما هم بگید چون ما هم مردم ایران باید قدران شما و همرزمانتون باشن جامعه مازندرانی هنوز که هنوزه واقعا وقتی اسم شما و رشادت های شما میاد واقعا من میبینم با چه به حال عشقی داره یاد میکنه و دنبال میکنه هر دفعه من بهشون گفتم واقعا ایشون بر کمال به قول معلوم قدرت حاضر همیشه باشه حضور داشته باشه در کنار شما ها هنوز هم که هنوزه هیچ مسئولیتی نداره ولی قلبش برای شما میتبه به همه همرزمانتون میخوام اینو بگم که شما ها در قلب ما حک شدید این مردمی که الان نزدیک سفر اینجا وایستدن تا فردا چهار پنج شیش هزار نفر شاد این لایف ها رو میبینن اینها قردان شما هستن پایین صبح کامنت هایی که میذارن برای شما ها میبینید که چقدر شما ها عزیزید فقط تنها سؤال هم از شما اینه میدونم مددهم دارین لاگلاش بگید همراه شما شماری یک یا شماری دو شما حالا من نمیدونم شماری چند بودید چی بود اون موقع که شما شما رز درمه بسار ازدار
00:22:01--->00:23:15
spkr_00: چهار فرمند بودیم که از این چهار فرمند دوتا شهید شدن دوتا مسیر ما که رفتیم لیدر من خدا بیاموز جما بیاموز زریف قادم بود من شماره دو بودم خدا بیاموز شهید اردستانی شماره سه بود و شماره چهار منم جما بیاموز زنجانی بود تا اونجا که یادمه که برحال اصل فلاکت منم قبلش جما بیاموز اوشال بود برحال من شماره دو بودم که دیگه رفتم تو دیوار آتیش دوی کرکوک و من رو زدن افتادم توی همون نزدیک پایگاه چندون پنجش گلومتی پایگاه که اومدن بلافاست ما رو گرفتن و بردن برای خود همون پایگاه هوایی و گردان پرواز خلبان هم میرمدن ما رو نگاه میکردن آینده خودشون رو در من میدیدن یه که برحال چه وضعی برای خود اونا پیش خواهد اومد در حصول اصارت شروع شده و بعدم دیگه ما نیم ساعته رفتیم اونجا بود ده ساله برگشتیم دیگه همه برگشتیم دیگه برگشتیم دیگه
00:23:19--->00:23:33
spkr_01: من جناب محمود محمودی ارشد و رئیس و آزادگان هستن پشت خط میخوام مطلبی رو خدمت شما جام مازند در نیجا بسکندری سلامانک بفرمایین
00:23:33--->00:23:40
spkr_02: عرض و سلام دارم خدمت جناب محمودی رئیس و بزرگ و همه چی ما همه چی ما
00:23:45--->00:23:50
spkr_00: احمد جان سلام آزمی کنم اشالله کنم شکری و سلامت باشی
00:23:56--->00:24:41
spkr_01: خبه بودن شما برم سفاس گذارم بفهمید جناب محمودی شما که برحال رئیس این مردان مرد تاریخ هستید و بودید و در اون زمان من از هر کسی از این عزیزان شنیدم از شما به نیکی به شجاعت یاد میکنند همه این عزیزان الان تو لایف هستن بجز اونا همه همه هم رزمانتون قلبانان تو لایف هستن جناب شیروین اومدن جناب ازهاری اومدن جناب لبیبی اومدن جناب اسکندری دختر شهید احمد ریگی اومد و جناب علی مرادی و جناب مازندرانی و جناب وزیری و جناب سلواتی هم که اینجا هستن بفهمید اگه مطلبی دارید در خیلات تونید
00:24:42--->00:26:15
spkr_03: من که باست افتفایی میگنم که باین او رزمایی عزیزم بودن، چقدر مقامم بودن، چقدر وابشته به خاک و وطن و حکومت و خانواده و همه چی بودن و واقعا بودم، من همیشه احساسی به خورو میکردم، از بودن با این عزیزانم، از خمهشون، از خمه، حالا جناب بازر دارم میشه خوب، اینجا مراقب خانوادههای ما بودن و به اضافه سایر مسعودین که در را هم بودن ولی واقعا این ها واقعا احمان هست، همه چون احمان هست، من افتخارم و تاریخ هستم به نظامی به همون سالهاییست که با اینا بودم، چقدر خوب با آمود میشهدم، چقدر خوب استادیده میشهدم، چقدر خوب برخورد میشهدم با این صدامو داره رستهاش، اصلا خم به امرو نمیبودن، من چیزی نهرم دیگه، اصلا از گفتن آجزم، و آن این میگهیم آجزم، اوز که چون اشنا بگم، رو رو روشون میشهدم، دستشون میشهدم اصلا، شرف سFeبر
00:26:16--->00:26:48
spkr_01: ما هم دست شما رو میبوسیم جام محمودی شما عبرمرد آسمان ایران و کسی بودید که میم اگر واقعا اونجا نبودید شاید خیلی از حق و حقوق این آزادگان عزیزمون حالا دیگه من کلمه اوسرا رو نمیارم واقعا بهشون داده نمیشد شما آجام دهغارخانهی من اینجوری که شنیدم خیلی زحمت کشیدید برای این عزیزان من از همینجا دست شما رو میبوسیم و تمام قدر حضور شما مردم
00:26:48--->00:28:53
spkr_03: من خودم را لایقه این همه صحبت ها نمی دومم چون هم می شه هم می شه که در خصولشون بوده چه هر چی که رفتیم دینا را درم برامات مختلف دیدیم من رس کرم خدمتشون که اینا خودشون می کستن که اینجوری مقابم باشن و اولین بزرگتر این چیزی که در مقابل عربا می شود مقابل کنی قدم نیاز به چیزیه یعنی هیچ وقت نمود که یکی اینا هم بگیر فیلان چیزو می خواه هم می شه سنی می کریم که خودونو بی نیاز به چون بجیرم بعد هم مفتواله هر کلوم هم برای خودشون هنری داشتن یکی نویسنده بود یکی نمکاش بود یکی مثل خدا بیانورز بود او که همه فند حریف بود همه فند از سرواز ها دیگه عجیر ما شدن بجا که ما حسرین ما شدن آن حسرین ما بودن این واقعا دارم میگم آن واقعا از چیز ما بودن اونی برنبانده شون که خیلی هم هاروزویا جمعه اگر اشتغال نکنم اسمشو این دیگه آخه اثر اومده بود میامده اصلا تو دوتاها بچه ها میشست با بچه ها ازشون صوبونه و قضا و اتوزیای که درست میکردن چون میم همه شون مستاد همه فند حریف بودن منعی و نجاری و آهنگاری و نمیدونم آشوپدهی و هر چیز که بگی این همه فند حریف بودن تناکسی که توشون هیچ کاری بود من بودن ایچیز باید هم واقعا هر چیز بود خودشون بودن من همیشه مدیونشون بودم همیشه استخدامون میکردم از اینکه یه همه عزمای مسینا دارم انقعه بی نیاز انقعه بی خیاس که دیگه صدام بریده بود کم آورده چه رسی دیگه
00:28:58--->00:29:32
spkr_02: عرض و سلام مجدد دارم خدمت ایم سال محمودی عزیز دست شما رو میبوسم روز بازگشت آزادگان راز خدمت شما تبلیگ از میکنم قربان اینشالله که سلامت بشی و صد ویس سال سایتون بار سر همه ما باشید شاده این نقیق خیلی قربان برم خوبی هی خوبی همه موجان یک دنیا ممنونم دست تو میبوسم روی ماه تو میبوسم حالت خوبه
00:29:34--->00:29:38
spkr_03: ایمید را با تایشوه او یبایو ایمید را با شه
00:29:42--->00:29:48
spkr_02: بخواهد لحنت کنی این کرونا را این کرونا اگر نبود که با ما الان دستبوس شما بودیم گربان
00:29:50--->00:30:12
spkr_03: خور بوده و با هم شدیده نبوده ما خانم ادایی ما رو عفش میکردیم و آن به گرفتن رو میدشیم و آنیه ما باعددانی داره خیلی خوش باشدم
00:30:11--->00:30:15
spkr_01: جام اسکندری بفهمید خاشم یکم بلند ته صحبت کنید بفهمید
00:30:17--->00:30:27
spkr_00: جواب محمود خان سلام عرض می کنم مجدد انشاءالله که شما هم صد سال زنده باشی و ساید بالسر همه باشی زهماتی که شما در بیشتر برای همه
00:30:30--->00:30:36
spkr_03: موسیقی
00:30:36--->00:30:46
spkr_00: موسیقی
00:30:50--->00:31:09
spkr_03: این هم خودتون باید که این کاری بیشتر می دکنید. من کاری می کنم از دید. سما هم با این خودتون باید که بحشید. های کلوتون به نوعی یک می سیری افتیخ کردید. و من افتخانمه. یکی از افتخانات بزرگیمه. قسمت گل چطوره؟
00:31:21--->00:31:28
spkr_00: چونمی فرسان بگیرم مارم مارم مارم دستان دستان دستان
00:31:35--->00:31:53
spkr_01: تیمسار جناب لغمان نجاد جناب قادری جناب شیوی لبیبی از کنم خدمت شما جناب ازمی جناب دختر تیمسار جاویدنام شهید احمد بگی لطفا یادی کنید از شهید احمد بگی
00:31:53--->00:34:15
spkr_03: در حسارت، یعنی من کدومشون میخواهم تعریف کنم مثلا معذر نیستم که بگم هر کدومشون یک نمونه بودن، یک نمونه از مقاومت و اصطادی و حتی همومکر بی نیازی این عرب هایی منتظره بودن که ما یه چیزی بخواهمیم که بغنم عروف آمیزو نمون مکنم ولی هیچ وقتی چی نخواستن، هیچ وقت، تازه بردی اقتام که و البته اون که در روز کرده بودیم که کارای داخلی در اختیارشون بود همه کارا انجام میدادن، همه چیزی، یک رفتم یادم نمیده، یک رفتم دو روز یا سه روز من اواخوری مهمیم کردن یعنی طبیع هم کردن، این شدید، یا هیچ وقتی هم بودن، این شدید، چون منتخبه بچه ها بودن دیگه تمام امور، به نام حال، قریعت امور داخلی بودن، با همه امور در اختیار اینا بود اینا بودن که تفصیم میگرفتن، من فقط روابط بودم بین اینها و داردسته صد دومیا، فقط همه هیچ کاری دیگه انجام نمیدادن همه که تفصیم با اینا بود، نتفصیم میگرفتن، و من فقط وابد بودم با اینا و یکی از بزرگترین اختیارت هم اینه اینه که واقعاً دوران حصارت اینا اصلاً این ها این ها اصیر ما بودیم. این ها اقا هم برم میگن. با تمام وجود هم این مسئله را قبول دارم و چقدر وقتی مولون میکنم و به خاطرات اون دوران احساس قول میکنم. و افتخار هم بود که با این...
00:34:16--->00:35:14
spkr_01: قربونه اون خنده و گریه هاتون که همزمان با هم میاد و ما هرگز فراموش نمی کنیم اون موقعی که جام مازندارانی خونتون بودن و اومدین توی برنامه همزمان هم گریه میکردید هم میخندیدید و این میمی که بنده باشن جام مازندارانی جام مازندارانی این شاید بیدون شمک این شاید بیدون شمک این شاید بیدون شمکه این شاید بیدون شمکه
00:35:14--->00:35:27
spkr_03: در مقامل همشون تظیم می کنم و افتخارم اینه که در این دوران زندگیم تو همون اصارت باینا بزرمتن
00:35:27--->00:35:35
spkr_01: سمین مازندرانی میگن از سروان محسن گنجلی یاد کنید اگر امکانش هست
00:35:42--->00:36:12
spkr_03: با همین چیزی بود که خیلی برگاهزن چیچونی؟ با همین که بلند اموری ایسایی هستان واقعاً چه ما نبودیم هستان با همون شویف شنگ تمام میزشن چه خود اون که اومدی این همینجور پیچ وقت یادم نمیده ماه بطواب و زرماتی سرورای خودم و در اموریش بیاران با همینجور سرورای اموریش
00:36:14--->00:36:35
spkr_01: خدا حفظتون کنه. هرچی قلب عشق رنگی تقدیم جناب محمودی، جناب اسکندری کنید. لطفا این عزیزان دلم که امشبت افتخار دادم در این بخش دوباره در خدمتشون بودیم. اگر دستوری دارید بفهمه جامعه محمودی اگر مطلبی هست بفهمید وگر نه ما را داردیم.
00:36:41--->00:37:25
spkr_03: این باید همین که توی ایران مثل جامعه مازردارانی و سایه این زحمت کشیدن و امروزم که جناب رنجبر اومد یه شری هدایه ساروز را و دادمون خیلی رزت بودم از دیگرش اونطور همون ترسفانه بودم این کورونا حتی با فاصله رایی سادیم هم بادم دره بار کردم که بیاد داخل گفت نه نه و نمیام این کش فاید این فاصله رایی ساد با شما فاشو بشمیکنم و اول پرسی کرد و هدایی هایش آورده بود و هم داد و با هم ممنونم همه سنگ تموم میزارم
00:37:26--->00:37:35
spkr_01: ما هدیهی نداریم بجز آرزوی سلامتی برای شما چون بزاحتی نداریم بلی شما
00:37:35--->00:38:34
spkr_03: همین که رایی زدین، سوال بری کردین، همین ها خودش بزرگتری رزده که دارن من. این من هم میدن. زنده باشی میشن. وگه من همین هدایی ها و کار و اینا باید سنتی و تیفاتیه. اونی که مثلا میگم مثل امروز اومد جابر از جوار از طرف ایساگران. زنده کشیده اومد. حتی خودش شخصا اومد پیش من. سروازی که همراوز بود میخواست بیاد. گوه نه. من میخواهم برم مرمودیری ببینم. اومد خیلی خوشحال شدم. حالی گوه تاسفاره پشت میلی های در خونه بودین و این وقت خوبیشون خیلی ضایت میکرد. فاسد دارم حس میکرد و و ماسک و بالاخره فیلانی جوریه دیگه کارش نمیشه کرد.
00:38:36--->00:38:46
spkr_01: خدا حفظتون کنه تیم سار خدا حفظتون کنه ممنونم از این که تشریف آوردید بفرمایید اگر فرمایشی نیست ما قد کنیم و با دوستان
00:38:46--->00:39:04
spkr_03: مجددا در مقابله همه یاران و همروزانم تعظیم میکنم میبوسمشون امیدوارم که یه شرایط بناس مستعد شد و مرتبه کچینی باه کجاری دوره هم جمع باشیم این شرایط برای شما تنک
00:39:04--->00:39:28
spkr_01: انشالله سلام برسوین خانوادی معظمه با حرونتون برم خب خب خب خب خب خب خب خب خب خب خب جام اسکندری بفهمید اگر مطلری هست بفهمید و یا نه بریم خدمت جام سلواتی و وزیری
00:39:29--->00:40:59
spkr_00: من خدمت تون رو ارز کنم که یه مطلبی رو سریع بگم و مزایم تون نشم اولی که میخواستم اینه بگیم که وقتی که اومدیم نیرو هوایی استخدام شدیم و این لباس پوشیدیم یک وزیفهی بر دوش ما موزشته شد و اونم مقول معروف فدا کردن جان من برای این منبکت وقتی ما رفتیم اصیر شدیم هیچ نوع ما طلبی من خودم رو ارز میکنم هیچ طلبی ندارم که هیچ بلکه شاید تونسته باشم یه ذره از دینم رو به این منبکت ادا کرده باشم این همه محبتی که دوستان جنوالی سایرین در حق برمی کنن این محبته ویلا ما من خودم رو برز ارز میکنم کار آنچنانی نکردم وزیفم بوده وزیفم انجام دادن انشالله چه خدا همه دوستان همکاران و همپروازی های ما رو حفظ کنه و شما رو هم محفظ بکنه مطلب دوما اینکه جناب مازندرانی گل یه چطری داره وقتی باز میکنه به اندازه زمین فوتبال آزادیه همه این دوستان ها این کارانمون رو زیر این چطر جمع کرده خدا انشالله چطرشو همیشه برقرار کنه که ماها زیر این چطر موقفت شما باشیم و زهمات ما را شما تواهر کرده بوده
00:41:00--->00:41:17
spkr_01: چه توصیح عالی مردم عالی عالی ممنون از شما که قرص شناس هستیم خدا حفظتون کنین شان الله خیلی ممنونم خواه که پا تونم تمام قدر حضور شما می ایستیم و سر تعظیم پروت میاریم جناب اسکندری عزیزم
00:41:18--->00:41:30
spkr_00: ارز کردم انجام وظیفه بوده با ما هیچ نوع طلبی نداریم این ها محبت های شماستی با ما می فرماییم خدا انشالله شما رو هم حفظ کنه و ما قددان این محبت هایی که من انجام می دید باشیم انشالله
نظرات
ارسال یک نظر