ویژه برنامه بزرگداشت سپهبد جهانبانی - قسمت دوم - تیمسار ادبایی
00:00:00--->00:00:18
spkr_01: بر فخر آسمان درود بر استاد آسمان جناب خدا بایی عزیز با این رزومه بی نظیرشون در نیروی هوایی درود بر شما خوش آمدید سر. بفرمتاشون.
00:00:17--->00:11:37
spkr_00: و عرض ارادت خدمت همه عزیزان تشکر و سپاس و فراوان از شما برای زحماتی که میکیشید بخصوص در موارد این نظیر بزرگ داشته تیب سار سپه بود، روانشاد، جهانبانی منم به عنوان یک عوض از خانواده نیروهوایی از شما سپاس گذارت می کنم و همچنین مجددن یاد آوری می کنم که این گونه برنامه ها بسیار مفیده برای اینی که جبون ها از زبون اونهایی که عمری گذاروندن و در خدمت نیروهوایی بودن بشنوند افرادی که کمک کردن در گسترش، آموزش و آمادگی نیروهوایی به عنوان نیروه هوایی محصر در اون زمان در جایی چهارم یا پنجم در سطح جاهنی قرار داشت صحبت هایی که دوست عزیز و همکار گرامه جناب ایز اسیتا بیان کردن واقعا نکات بسیار بریستهی بود از آشنایی بیشتر برای کسایی که تیمسار جاهنبانی رو از نزدیک نمیشناختن ایشون جناب ایز اسیتا سالا بایی تیمسار جاهنبانی بودن و واقعا خاطراتی که شنیدیم ازشون قابل تنجیده من در دوران خدمتم از نزدیک با تیمسار جاهنبانی کار نکردم ولی در موارد مختلفی بایشون بودم در کارای امور روزانه نیروهوایی در سطح کار اون ستادی و همچنین برخوردهایی که داشتیم چند موردی بایی میخوام اضافه کنم به صحبتهایی که گفته شد یک اینی که واقعا یک محره محصر به چهره شناخته شده در پیشرفت نیروهوایی فکر میکنم همینطور که گفته شد شادوان جاهنبانی بود سپابت جاهنبانی از خصایصی که ایشون در لابلای کارهایی که صحبت شد و به نظر مدیغیت در سطحی قرار داشت که آینده رو میدید به خلبانهای جوان خیلی توجه داشت در شرایطی که خدمت میکردیم خب یه امیر یا یه سرهنگ و یک سطحان دو این فاصله دریجات زیاد بود احتمالا ایشون در تشخیصی که میداد به این جوانهایی که تازه به خصوص اومده بودن و امکان پرورش بیشتری داشتن آشنایی بیشتری داشتن آبوزش بیشتری داشتن کمک میکرد در سطح نیروهوایی بنیانگذار تیم آکروجت نیروهوایی بود در اون زمان افرادی فضل بفرمایی سه تیم سار فرمادهی نیروهوایی تیم سار خاتمی تو اون تیم بود افرادی دیگی که بودن بیشتر خب تا یه زمانی این بررامه ها ادامه داشت بعد افتاد با مدیریتی که ایشون داشت به دوش بچه های جمعون تر رزیر دوست عزیزان بیزه ستا رجبیان مخشی و دیگران و خود این باعث شد که یه نیروه انرژی بده به نیروه جوان نیروهوایی و هر کدوم از ماها در هر پوزیشن و شرایطی که بودیم بتونیم کمک بیشتری بکنیم در از کنم گسترش نیروهوایی در اضافه شدن برنامه های مختلف، پایبه های مختلف آمادگی برای پرباز و آموزش رو هوا به ماه جدید تر و غیر الظالک البته افرادی مثل شادوان تیمسار جهانبانی در خط اول بودن با کار پرباز خاطرم هست که مهراباد گردان F4ی که تازه رافتاده بود اونجا من خدمت میکردم ایشون بیومد یک هواپیمای F5 اون زمان F5 پرباز میکرد میگرفت میرفت گانری و این موضوع شده بود که ما برای تیمسار جهانبانی باید یه افتر بفرستیم میدان تیر که اونجا باشه و ایلوزالک چون این علاقه مندیشون بیدن برعکس یته دادم بودن خب پرباز میکردم برای در اون سطح خودشون رو نگر نمیداشتن ایشون تا سالهایی که در خدمت نیره بود فکر میکنم به عنوان یک خدوان اکتیو میتونست همه جا معثر باشه به کار بکنه مدیریت تیمسار روحانی همیشه بیشتر و بالات سطحی بود که احتمالا دیده میشد چون همونطوری ارز کردم یک به نیروی جوان نیروهویی بسیار توجه داشت دو آینده رو نگاه میکرد و پیشرفت هایی که داشتیم در سطح خدماتشون در هواپمایی کشوری این هم یک قدمی بود که به موازابت کارهایی که در نیروهویی انجام میشد یکی از بنیانگزاران ارتاکسی اون زمان و بعد گسترش اون و همچنین خیلی محصر در تصمیمگیری هایی که در مورد کارهای پروازی در سطح کشور انجام میشد چون کسی بود که واجه شرایط بود و میتونست اصار نظر بکنه و اعتقاداتی که داشت در خط پیشرفت نیروهویی همزمان با پیشرفت کل کشور بود در چند مورد من با ایشون از نزدیک کار کردم و همه این صحبت هایی که دوست عزیزم جنابی ایز از ستا بیان میکردن واقعا کاملا تجربه بود که من در همون مدت کتاب که از نزدیک کار میکردم با تیمسارم کس کردم خیلی کمک میکرد همطور که ارز کنن به خلوانه جوان که بتونن از قابلیت خودشون در سطحی که نیروهویی نیاز باید داره برای پیشرفت استفاده بکنن و پیدا بکنن دورانی که مسابقات گانری بود این یه امر جا افتادهی بود که هر سال انجام میشد و همیشه این در بین گردانهای شکاری و خلوانه که تون برنامه عاشقه کد میکردن یک حالت مسابقهی داشت که سعی میکردیم خود من هم یکی بتونیم بهتر در مورد آمادگی برای شرکت در مسابقات تمریم بکنیم یا از شرایطی که داریم حد اکثر استفاده رو بکنیم به طور کلی اگر بخواییم نیروهویی رو در زمانی که فرض بفرمایید احاوپمای هارورد یا تی سیکس داشت با زمانی که اف چارده اومد مقایسه بکنیم همیشه من پیشرفت نیروهویی رو به این صورت عنوان میکنم زمانی که من وارد نیروهویی شدم مکسیموم سرعتی که اد اکثر سرعت فرض کنید دیویس سار بود اگر اشتوان نکنم یا کمتر در هارورد زمانی که بعد از چندین سال که از نیروهویی امادیم بیون شد 2.4 بنابراین زهمات این پیشرفت به دوش پرسونل پروازی فنی اداری در هر کسی لباس نیروهویی تنش بود ولی با یه مدرگیتی بسیار عالی در سطح بالا خود تیمسال اون زمان تیمسال شاده باید مربول بود تیمسال خاتم خب مدیدیت خوبی داشت کسای دیگهی مثل تیمسال جهانبانی بودن که هم دوشش بودن در پیشرفت این نیرو کمک هاییی که کمک هاییی که کمک هاییی که یاد اوناییی که در گذاشتن به خیل و از همین جا خدمت یکیه یکی دوستانیی که الان هستن چه در رباس پرواز چه در امور دیگهیی که کمک کردن به عنوان یکی از افرادی که سعادت و شانس اینیی داشتم در بین اون خانواده باشم و این قدم ها برداشته بشه برای پیشرفت نیروهویی برای کمک نهایتا و پیرودی در جنگی که اتفاق افتاد از ارادت دارم پیشا پیش ساره نور خدمتن تبریگ میگم و بیشتری بیشتری از این وقت تونین میگیرم میدونم دوستانی دیگهی هم منتظرن که وارد بشه و شرکت بکنن در بین ارادت بند شما