مرجع حمله به اچ 3 - با حضور بیش از ده تن از دلاوران حاضر درعملیات - قسمت چهارم - کامران امیر اعتمادی


00:00:00--->00:00:25
spkr_00:  خب بله انا عالی است درود بر شما با این که می دانم بیمار هستید و یه مرداری کسالت باشید ولی قبول فهم بودید که بیایید به عشق همرزمانتون شما کسی هستید که جناب ایزستتا به عنوان خلبان شکاری جمب و سوار در واقع از شما یاد میکنه بفهم بیت خواهش کنم

00:00:27--->00:05:58
spkr_01:  سلام دارم خدمت شما و خوشحالم که میبینم روز به روز قیافه ما شالله بهتر میشه کاش که ما اون چیزه که شما میخوری بخوریم و همین تردیب برگردیم به جوانی ما یواش یواشی داره زبارمون در میره ولی شما رو میبینیم ما شالله روز به روز بهتر میشید خب من توصیه میکنم یکم حس بود خلاصه خیلی خود بازم معذرتفایی میکنم برای هون شب که برای توضیح دادم که واقعا نتونستم تلفون جواب بدم علتش این بود ولی الان در خدمتت هستم و راجع به این برنامه اشتری واقعا این یک برنامه بود که خیلی مسائل درگیر بود و انجامش با شرایط بسیار سختی بلاخره انجام شد با این که به ما اجازه های واقعی رو نداده بودن ولی ما سو استفاده های کردیم و وقتی هواپامامون امرجنسی داشت بلاخره تا دیدیم که حالت ایجیکت میخواد بره درکار من یک پایگایی رو در نظر براش داشتم و بهش گفتم بنزین تون از جنابی زد ستاو میشونه که من نپرسیدم گفتم ایشون شست و دو مال میتونه بیاد گفتم بله با این بنزینی که داره گفتم بگیم بچسبه به من من پایگای پارمیرار براشون در نظره بعد میرفتیم واقعا روز خوبی بود هوا خوب بود و ویزیبلیتی عالی ایشون استح کرده بود بالای چپ من و دید نداشت بعد ما رسیده بودیم نزدیکای 22 مایلی پایگا من میدیدم بیگه باند و همه بهشون گفتم شما باندین سایت دارید میگفت نه میگاه کردم دیدم بالای باله گفتم که ستاک دار پایگ فید تا اومد پایگ باندید گفتم ناییو تک دلید ایشون شد لید من رفتم بالا سرش درست درست انگار شدیم ما شماره دوی ایشون دیگه ایشون میرفت منم با دیگه قشنگ کرخ که گرفت منم برای شرخ گرفتم سوید نمید زد زرعت کم کرد زرعت براش کم کرد خلوصه بالا سرش واسطا دیم تا رفت تاچ کرد ما مذبقهرش یه گوهران کردیم و بعد با جناب ایزتسان که قبلا همهانگ کرده بودیم که بریم دمشق دیگه که ایشون رو بیارن اینا رو بیارن اینا چون ما اطلاع دادیم که بابا اینا چون پچی افور اونجا همه فکر کنن اسرائیلیه میدونیم گفتیم که بهشون اطلاع بدیم که بابا اینا ایرونی بلاخره آره ما رفتیم برای دمشق و با اون همه دیگه که بسیرا شماره دوید با ایرونیم گفتیم که این هفتارو شما ببریم تا مرز در در در در در در در چک کردیم بنزینش و اینا همه کافی بود بعد دیگه ما رفتیم امرجنسی ارنام کرده بودیم دوتا موتور از دست دادیم اینا ها رفتیم نشستیم در دمشق به عنوان امرجنسی ما دوتا به صلاح هفت مای دارو بودیم میگه ما رفته بودیم دارو بیاریم هفت مای صلیب سرخ بودیم بعد منتظر شدیم که این خلابان ها بلاخره آمدن اینا که تشریف ها بردن اما آماده بود دیگه ما همین چیز اون آمادوی نشستم تو روشن کرد و اومدیم اومدیم و که دیگه همه چی واقعا از اونجا به بعد خوشحال کننده بود دیگه با همه چی انجام شده بود میدونی اون چیزی که میخواستیم به عمل اومده بود و باعث خوشحالی همه بچه ها شد و این باعث شد که واقعا جنگ استاب شد اگر دقت میکنند بعد این مسئله بود که اصلا یه سعدان مصمی کنار اومد بیگه همش پیغام میفرستد از این بر از اون بر که میخواست جنگو تمام بکنه اونتا یه مقداری کملتفی میکردن بچه های ما ولی این ایوی این یکی از برمامه های بود که باید انجام میشد و انجام شد الهمدارالله ول میده و و و و و و

00:05:58--->00:07:02
spkr_00:  خب بردام بردام بردام بردام بردام

00:07:02--->00:08:27
spkr_01:  سه تا به سلا مسترسل میشد یه قشنگ زد مینه با پیماره یعنی ما واقعا همه چی به امون روز خوبی بود هوای خوبی بود و محمولا در ارتفاع پایین توربلانس بدجوریه که سخت میکنه بنزین گرفتن میدونین معمولا شکاری ها خیلی براشون سخت میشه کانتک بکنن ولی اون روز حالا کار خدا بود هرچی بود هوا بسیار کمک کرد و این بچه ها تونستن راحت هر کدوم دوبار سه بار بنزین بگیرن میدونین مهمترین مسئله توی بنزین گیری این ارتفاع ارتفاع بنزین گیری برای به سلاسیه بودن هیچده تا بیست دو هزار پاست و ما به اینکر بنزین دادیم از باور بکن از ست پایی تا ماکسیموم هفت ست پایی برای که هم میخواستیم اینکر بنزین گیری برای کنید اینکر بنزین گیری برای کنید

 

پست‌های معروف از این وبلاگ

تیمسار جلال آرام -چرا خلبان های اخیر شهید شدند-؟ بررسی صندلی های ایجکت هواپیما و سوانح اخیر اف 5

مرجع حمله به اچ 3 - با حضور بیش از ده تن از دلاوران حاضر در عملیات - قسمت اول - تیمسار ایزدستا

سری مصاحبه های ناگفته های جنگ تیمسار علیرضا نمکی (قسمت "اول" از شب " دوم")