(3)ویژه برنامه بزرگداشت سالگرد تیمسار خلبان شهید جواد معصومی و همپروازیهایشان

00:00:00--->00:00:39

spkr_01: بخواه سلام علیکم شهرالو براتون سلام فرستادن و تشکر کردن که امشب چه شبی شد یاد پدر جام جانساندارو زنده کردیم

00:00:44--->00:01:04

spkr_02: قبل از هرچیز خدمت تین سار آرهام سلام دارم که انظر من اون قیافه جوان و شادا به دستفول رو میبینم من تو که واقعا نجاتدهنده ایشون و هم قطارانشون نجاتدهنده خوزستان بودن واقعا خوزستان به ایشون و بقیه دوستانشون مدیونه

00:01:05--->00:01:21

spkr_00: شاید بسید و در خدمت شما و مدیران و مدبرانی چون شما و جناب تابشور که واقعا انسان هایی رو که همیشه موندنی هستید همیشه موندنی هستید شما

00:01:15--->00:01:23

spkr_02: همیشه موندنی هستید شما ها نک پیکانه

00:01:27--->00:01:37

spkr_00: ما به هر صورت همه شما یاد گرفتیم و هم شما دلاوران بزرگ افور و اصلا تیت ما بوده خوربان من اصلا این را نمیخوام قلوب میکنم همه این را نمیخوام

00:01:39--->00:03:14

spkr_01: خیلی مقدم میگم جناب وزیری عزیزم توی لایبم سال روز اومدن آزاده ها هم نزدیکه از همینجا عرض عدب دارم خدمت این آزاده قهرمان جناب وزیری نازنین که واقعا ده سال از عمرشون رو در بدترین شرایط در خاک عراق بودن خدا انشاءالله بهشون سلامتی بده به خودشون خانوادهشون خیلی مقدم میگم به جناب فرغانی عزیز برحال مرد خستگی ناپذیر کارچناس بزرگ سوانه و برحال با اون درایتی که شما خودتون دارید با اون معمولیت های غیر ممکن با اون برحال برنامیزی هایی که کردید جما آرام هم به خوبی از شما همیشه وقتی اسم شما میاد یک لفخند رضایتی دارن که حاکی بر اینه که آن زمانی که شما برحال دستفول بودید قطعا خیلی زحمات زیادی شما به جام گلچین عزیزم که هر جا به تابش عزیزم که هر جا هستن انشالله خداوند حفظشون کنه که میدونم حالشون خوبه و انشالله سلامت باشن بفرمایید یه سلام علیکی میخواییم با خانواده محترم و معظم معصومی و تمام 168 مسافر و خدمه و خلبانهای این هواپیمایی که بارها و بارها از این سوانه شما دیدید بفرمایید یه سلام علیکی بخوایید بکنید و تصدیلیت تا سوال همون بپرسم

00:03:14--->00:03:37

spkr_02: من عرض عدب میکنم خدمت خانوابادهشون و تثلیت میگم. من اون موقع در ایران نبودم موقع که انسانی اتفاق ده ولی به هر حال مشابه این اتفاقات رو بارها دیدم و میدونم چه سحنه های آدم میبینه و واقعا از سمیم قلب به خانوابادهشون تثلیت عرض می کنم.

00:03:40--->00:04:31

spkr_01: خیلی مشکرم. من ارز کنم خدمت شما میخواهم ازتون بپرس کنم فقط. چی شد توپولوفا رو یهو کنار گذاشتن؟ چرا اینقدر اتفاقهای جور و جور؟ یهالا مثل همون اگر نمیدونم اطلاع داشته باشید همون گفت هستی افت مکسی که یه مدتی سانهه میداد. یهو کارخونه تصمیم گرفت اون زرزیان آنچنانی رو متحمل بشه که آلماست رفتن به سمت برشکستگی. آنه من نمیدونم دیگه چه شد. چی میشه چه از این دست اتفاقها میفته؟ یا این که واقعا چجوری اینا ها زران شانسی اتفاق میفته یا واقعا یه مشکلاتی وجود داره تو این نوع هواپیما ها. مثل تو بولوفت، مثل مرس، مثل بقیه هواپیما هایی که حالا نمونه شاید همین ایران 140 خودمون هم بشه گفت.

00:04:32--->00:05:35

spkr_02: من راجع به توپولوفا نمی دونم چون ایران نبودم اون وقت و دور بودم و اطلاعاتی ندارم اما در مورد مکس اون چی که اینجا در رسانه ها آدم می شده اشکالی در یکی از تراشه ها یا صافت بر کامپیتریشون داشته که وقتی بلند می شدن هاپیما در واقع فرامینش قفل می شده و شروم کرده به طرف پایین رفتن و خلبان و کمک خالا ها نمی کنید کنترولی روی فرامین نداشتن و سه سانهه مشابه این داشتن این هم و این که اون حقوق هایی که مفقود الاسر شد که معلومیست چی شد سرنوشتش چی شد بنابراین کارخونه بایین مجبور بود که همین 737 مکس رو گراند بکنه و تا اشکال برطرف نشد اجازه پرواز ندادن به هیچ کدومشون ولی خب همین لطمه بزرگی به پرستیج و اون اسم بویند زد که الان خیلی ها کنسل کردن ارداد خریده 737 شروع

00:05:37--->00:07:09

spkr_01: این سانهه رو برای تو میخونم اونقدر که ها توی پیدیه ها هستی هم آرام راستی آزمایی کنند شما هم بررسی کنید این هواپ ماه 16 دقیقه پس هست 16 دقیقه پس از آن که از فرودگاه امام تیکاف میکنه در نزدیکی دشت کشاورزی غزوین با زنین برخورد کرد و کلیه 168 سرنشین افنان شامل 153 مسافر و 15 قدمه و کادر پرواز به شهادت دسیدن شدت حادثه به حدی بود جامع آرام هم زکر کردن که 6 هکتار از عراضی زرایی این منطقه نیزدوچار حریخ شد و در محل برخورد آواپ ماه با زمین گودال عظیمی به قطر 60 تا 70 مس ایجاز شد به گفته شاهدان اینی دقایق پیش از سقوط آواپ ماه آتش گرفت و تلاش خلبان برای نشستن روی زمین بینتیجه بود و منجرب چخ زدن آواپ ماه در حوالی شهرک اقبالیه شد و در حال دور زدن نیز به ناگاه پس از آتش گرفتن دوم هواپ ماه در مزاره گندم سقوط کرد دلیل حادثه جدا شدن یک قطعه از دیسک کمپریسور یا حالا میتونه جامع آرام درسته یا نکه یک بلید از کمپریسور یا یکی از بلیدهای کمپریسور برای نشه دیسک کمپریسور یا حالا میتونه بیدید برای نشه دیسک کمپریسور یا حالا میتونه بیدید

00:07:04--->00:09:14

spkr_00: یک بلید از کمپرسور یکی از بلید های کمپرسور لو کمپرسور یه چیزی هست در هواپیمای توپولو بنامه لو کمپرسور این لو کمپرسور کنده میشه و این لو کمپرسور که در میره میزنه لائن های هیدرولیت رو میگیره و تماما داغون میکنه و هواپیما در اونجا در یک چرخش شدید دیویست و خفتاد درش اینه که من دارم میگم اینها رو از روی اون چیزهایی روی که رادار در رادار سبت شده چون این تحت کنترول رادار بوده در اون ارتفاع این چرخش دیویست و هفتاد درجه و این بسیداش حالت شیریه روی که بهش دست میده اینها تمام چیزهایی بوده که اینها رو اون رادار اپروچه اونجا تماما اینها سبت شده اون قسمت اولی رو که در چیز نمشی شده که خلبانها روش کنترول داشن تلاش میکردن که این رو بگیرن بهشونن من به شما اینها رو من بگم تکسیب میکنم چون حتی خلبانهای زبون بسیر این هواف ها حتی نتوانستن که مایک باتون رو حتی پشار بدن و حتی ببینید سه تا خلبان اون تو بوده این نیست که شما فکر بکنید که یک معلم خلبان اونجا بود جناب جواد محسومین اونجا جناب سوهل اونجا بود که یکی از اینها نتواند اونجا با قول معروف حتی بگیره یک مایک باتون پشار بده بگیره آخ سرم نه این اصلا به طور چهار تا هم تکنیکال بودن یکی هم این هم نبوده این اونطور آدم های کاملا قوی بودن یعنی اینها طوری از ناگهانی بود و اینها در گیر نگتیوگی شدن که به اعتقاد من خلبان که به هر صورت حالا دست شاگیران نجونابه هستن اینجا میدونیم چینا دیگه نتونستن دستشون به هیچ چیزی برسه و اینها احتمالا دیگه اونجا با قول معروف در این حالت نگتیوگی به این حالت نمیدن دمانا هواپیما کنیش کنترل ها نبوده یعنی در اینکه تلاشت کنن بگن که نه اینها میخواستن هواپیما رو بنشونم هواپیما دیگه حالتی بوده که دیگه اونجا ساقت بوده دیگه این حالت کنیش

00:09:11--->00:10:29

spkr_02: خلایده نبوده از خدمتون با تجربه ای که در سوان مختلف دارم این گودالی که شما میگین ایجاد شده این نشانه اینی که هواپی ما با زاویه شیرجه زیاد و با سرعت زیاد زمین خورده شبیه این سانه ها رو ما داشتیم یه سی سرسی تو کوهای شیراز بالای قله کو خورده اون زمین ولی انقدر سرعتش زیاد بود که دو تا از موتور های سی سرسی بیست متر توی خاک فرو رفته بودن که ما بیست متر زمین رو کندیم تا این موتور رو دارد بیم و گلای اطراف این موتور پخته شدن تبدیل سفال شده بودن و این نشان میداد که سرعت و زاویه شیرجه زیاد بوده دیگه و اینطور هم که شما در این سانه میگین اون گودال عمی بهترین نشانه اینی که زاویه فرود زیاد و سرعت زیاد داشتن و هواپیمایی که با این زاویه و با این سرعت میخوره زمین قابل کنترول نبوده اگر قابل کنترول بود که این زاویه به سطلا شیرجه زیاد و سرعت زیاد رو نداشته که در نتیجه نتیجه میشه گرفت که قابل کنترول نبوده از کنترول خارج آتا کنترول بوده به هر دلیلی حالا

00:10:29--->00:10:48

spkr_00: حالا من یه چیزی خدمتون میگم جناب فروانی در جریان باشید که این هواپیما قسمت کمپرسورشو که من خدمتون میگم این قسمت کمپرسورش در جایی کاملا دورتر از چیز از هواپیما پیدا شده یعنی قشن معلوم که این قبلا کنده شده

00:10:50--->00:11:13

spkr_02: سیکونس او ایونت اون قطاعاتی که افتاده دروبیابون میتونه نشون بده که اول چی جدا شده از هواپیما پس هواپیما یه جامبو جت تو اسپانیا دوم هواپیما هفت کلومتر قبل از هواپیما افتاده خواهد معلوم وقتی دوم نداشته باشه هواپیما قابل کنترول نیست خواهد پرواز نیست البته اون هواپیما بلک باکس و ویس ریکوردر داشت و حرفای

00:10:52--->00:10:57

spkr_00: افتاده دروبیوون میتونه نشون بده که اول چی جدا شده از هواپی من در این هم

00:11:14--->00:11:21

spkr_02: شادروان کتخدایان و که معلم خودمان هم بود کتخدایان همه رو شنیدیم

00:11:17--->00:11:21

spkr_00: محلم خودمانم بود که اتخورد همه رو شنیدیم

00:11:22--->00:11:29

spkr_02: ولی این هاپا نمیدونم کارپیت ویس ریکوردر و بلک باکس داشت یا نداشت توپلوف رو من آشنایی ندارم باش

00:11:27--->00:11:59

spkr_00: توپولوف رو من عاشنایی ندارم باشم نه این به جانف اقانی این قدر این صانهه این قدر شدید بوده که هیچ چیزی از این باقی نمونده یعنی تقریبا از اون موتور های این هواپیمون هم تقریبا یه قسمت های کچوری از کمپرسور و شفتی مونده بقیه این تماما میشه گفت راحت بهت بگم که میگن یا رو بزرگترین نمیدم قطعش گوشش بوده این همه پیما چیزی نمان این همه پیما چیزی نمان

00:12:01--->00:12:06

spkr_02: نه هم نشانه اینه که سرعت زیاد و زاوی فرود زیاده

00:12:06--->00:12:22

spkr_00: داشته ندیگه. بله و بعد اون محلی ها هم قبل از این که این هواپیما بخور زمین صدای انفجار محیبی رو شدیده بودن که این انفجار محیب میتونه از سپرسونیک شدن این هواپیما در هوا ناشده

00:12:27--->00:13:27

spkr_01: برحال شما ممنونم جناب فوقانی عزیز خیلی دوست داشتم که خانواده عزیز معصومی و تمام اون کسایی که برحال یک جوری مثل همین جناب جهان شالوی عزیزم که پدرشون را دست دادن مثل جناب اقبالی دوگاه که الان توی لایف هستن و همه این عزیزانی که یک جوری عزیزانشون را دست دادن شاید یکی دوتاشو و چندتاشو شما بررسی کردید ببینن شما رو و بدونن که برحال این اتفاقهایی که میفته اشتناب نپذیره و هستن کسانی که مثل شما بارها و بارها عزیزانشون هم رضوانشون دوستانشون را دیدن جبتون پرپر شدن همون فاینال خلبانی رو که شما توی دست فول یا ما آرام هم بیدونه که میگم که زدن خوش میگم خوش میگم

00:13:25--->00:13:35

spkr_02: خوشنیت آقای خوشنیت بس؟ خوشنیت من تو برش بودم داشتم باشم صحابت میکنم

00:13:40--->00:13:50

spkr_01: دیگه مرگ از این بدتر داریم که خودمون تو فاینال اپای خودمون رو میزنیم و اون بند خدا از مهموریت اومده میخواد بیاد بشینه.

00:13:52--->00:14:07

spkr_00: آره حالا جالب اینجا بود جالب که نه مایه تأصف بود که زمان رو که این زبون بسته خورده بود زمین جنوی پروهانی میدونن بعد مردمی که اونجا دیده بودن این جنازه این رو میگرفتن با سنگ و این چیزها میزدن

00:14:07--->00:14:37

spkr_02: آوردن جنازه شد چون بسطلا آتو ایجیک شده بود موشک خوده بود و اوتوماتیک ایجیک شده بود ولی شدت چیز انفجار انقلی بود که فوت شده بود در آن و واحد ولی هنوز توی سندلی نشسته بود بدنش صحیح سالم بود ولی آوردنش پشت یه وانت گذاشته بودن آوردن دم کامن پوست من رفتم جلوز انقدر توف کرده بودن تو صورتش که فکرم کنن خلابان عراقیه دیگه جنازه خلابان عراقی رو آوردن مانین

00:14:42--->00:14:53

spkr_00: بله جناب همسه ای اون روزها روزهایی در مارد کاروانی صحبتی بود روزهایی سختی بود خیلی ما این چیزها را بود

00:14:46--->00:15:05

spkr_01: ای جونه تا فرغانی صحبتی ای روزهای سختی ای روزهای سختی هر لحظه ای که یاد میکنید از همدورهاتون این عشقاتون سرازیر میشه شنان روحشون شاد باشه خدا حفظ کنه شما رو جام و آرام رو که

00:15:05--->00:15:12

spkr_02: این تصویرها تو زهن من مثل اینکه دو سنگ نخش بسته باشه از بین نمیره هیچ وقت این تصویرها

00:15:14--->00:15:59

spkr_00: حالا جالبه من بسید بگم زمانی که اومدن جناب فرغانی کاملا باید یادشون باشه زمانی که اومدن پایگاه ما رو گرفتن بمبارون کردن مردم دستور اینقدر میگرفتن و بر علیه این نیروی قبایی بر علیه ارتش اینها گرفته بودن و تبلیغ میکردن تبلیغ سو میکردن مردم مردم بودن پایگاه رو داشتن محاصره میکردن یادش بقیه جناب تابش باید یادشون باشه من چون اهل اون محل بودم اهل اون اندیمش بودم دستوری آشنا بودم من فرستادن که بنام مایینان صحبت کنم و با با اومدن ما رو بمبارون کردن شما بچه که بیان کمک ما با کنیم بچه که بیان به ما دلداری بدین اومدیم و میخوایم بیان تو پایگاه ما دن تو پایگاه که ما میخوایم چیز کنیم کودتا کنیم

00:16:02--->00:16:22

spkr_02: اون روزا تبلیغات در این جهت بود که میخواستن ارتش سازمانیافتر از بین ببرن و سپاه رو جایگزینش بکنن. اگر جنگ نشدود این کارم شده بود. برای همین نیروهوایی سپاه، نیرو دریایی سپاه و نیروزمینی سپاه درست کرده بودن دیگه.

00:16:03--->00:16:15

spkr_00: اون روزا تبلیغات در این جهت بود که میخواستن ارتش سازمانیافتر از بین ببرن و سپاه رو جایگزینش بکنن اگر جنگ نشدود این کار هم شده بود

00:16:22--->00:16:57

spkr_02: ولی این هم باید گفت که روزهای بعدش واقعا مردم اون شب که نزدیک گروب بود که بوم انداختن دروی باند ده اسفول که ما از شهردار ده اسفول کمک خواستیم تمام بچه مدرسای دبیرستان رو فرستادن من رفتم با همراه خود من رفتیم با اینا کتشون رو در آورده بودن با کتشون باند رو جارو میکردن این تیکه های بوم با اینا رو تمیز میکردن با کتشون من با چشم خودم دیدم جارو نداشتن با کتشون باند رو تمیز میکردن بچه های مدرسایی اینم باید

00:16:39--->00:17:43

spkr_00: من رفتیم با همراه خودم اینا کتشون رو در آورده بودن با کتشون باند و جارو میکردن تیکه های بمب و اینا رو تمیز میکردن با کتشون من با چشم خودم دیدم جارو نداشتن با کتشون باند و تمیز میکردن این بچه های مدرسه این هم باید گفت که واقعا مرزو دسول این کار رو هم کردن اگر یادتون باشه جان فرقانی برای با اکزلری فیلت همون باند دهلوران باند دهلوران رو جنابا حقشناس من رو گرفتم فرستادن رفتم تعدادی از بچه های دسول و براشم همراه بردم با مینیبوس رو نمیدونم با وانت و این هم سوال کردیم بردیم و اون باند رو تمیزش کردیم که فردا که رفتیم اون سر چل فرماندی رفتیم موقع که برگشتیم که پایگارو باز زدن اگر یادتون باشه با پیما اونجا نشستیم و اگر اون باند رو تمیزنی میکردیم با کمک بچه های دسول و بچه های اندیبش این شونزه فرمندم که باید از دست میدودیم چون میدونی که ما بنزین ازشیم نیجه بریم خالاص من هر وقت

00:17:42--->00:17:57

spkr_02: خلاصه من هر وقت به اون روزا فکر میکنم گم خدا نصیب گرگ بیابون نکنیم و دیروز با جناب تابش فرد صحبت میکردم خیلی از شما پرسید گفت خیلی دلم میخواد با جلال صحبت کنم گفتم من روزایش رو صحبت میکردم

00:17:56--->00:18:38

spkr_00: الان زنگ میزنم بهش. اطفاقا اون موقعی که چیز بود من کورونا گرفته بودم زبون بسته زنگم به من زد و شده بود که ما بقیار جون سالم از کورونا به در بودم. ما به انبان یک خلبان مثلا من یه سطفان یک تازه سطفان یک شد بودم که جنگ شده بود. اشار روی فرق روی ما بود. برای شما حساب کنید که جناب فرغانی چه زجی میشید. که تمام این مسئولیت بچه ها مسئولیت پایگاه مسئولیت خوزستان به احده اینها بود. حالا با یه سی اینا میامدن و با خیلی از صحبت ها و خیلی آدم هایم.

00:18:38--->00:18:46

spkr_02: یه جبه جنگ برای بود یه جبه جنگ داخلی بود داشتیم

00:18:47--->00:19:01

spkr_00: بله، حساب شکر کنید. آقای، من اصلا هیچ چیزم. آقای قرزی میدید یکی دشمن ها یک چیز تابشفر یادش بخیر. اشون نمیرفت دیگه تو جلس دار. من رو میفرستد.

00:19:00--->00:19:50

spkr_02: من رو میفرستاد همیشون میرفتم و این سحنه باز جلوی چشم هم الان اومد که تو کامنپوست همون دسفول که بودیم آقای قرازی با بنی صدر و فکوری اینا اومدن اونجا بعد من جلوی بنی صدر و فکوری گفتم که آقای قرازی یادتون تو اون جلسه امنیت و استان خورده همشهر سرنگ فرمانده تیپ زرهی گفتن که این پاسگاه مهران رو به من پست بدین من برم نفر رو بی سیم بذارم که از اینجا میان دیدین از همینجا اومدن و گرفتن بعد فکوری گفت کی گفتی گفتم همین جناب قرازی رفت فکوری اینطوری مشتشو گذاشت دیر چونه قرازی اینطوری چونهشو آورد بالا گفت همین شماها این مملکتو به باعت دادین مثل مشت یک کلمه جواب نداد یک کلمه جواب نداد جلوی آقای بنی صدر این کار کرد

00:19:44--->00:20:31

spkr_01: مثل موش یک کلمه جواب نداد یک کلمه جواب نداد جلای آقای بنیساد این کار کرد ایجانم درود به شرف درود به شرفتون جان فوقانی عزیزم با این که همیشه شما میگم حالا اونجا دیگه تایمیه که در حال کار هستید و ما همیشه وزاخه به شما فرمون گیره آوردیم آقا من میگم اینا یه دونه از این چیزا بگیرید خونه های متحلک این تو امریکا خیلی بعد اونجا خب خیلی مرسومه راحت آدم هر یه لاقشناق میکنه آنجا میره خیلی خوبه اینا رو داشته باشید

00:20:31--->00:20:39

spkr_00: میکنید تو اونا گیرون اون کاروانم یه چقدر گیرون اونا نگهداریش این بلشون و چقدر سخته اونا

00:20:39--->00:20:59

spkr_02: جای پارکش گیر نمیاد باید جای مخصوص میتونی پارک کنید ولی سان فرانسکو میدین که معروف به خیابونای سربالایی دیگه اینقدر سربالایی توی این فیلم های سینمایی هم نشون میدن خیابوناش اینقدر سربالایی که سر چاروای میسی آسمون رو میبینید الان من اونجا پارک کردم دارم آسمون رو میدنم

00:21:00--->00:21:28

spkr_01: عالی عالیه انشالله که خدا حفظتون کنه تیم سار الان داره آسمان درگید بگهانم معلوم میشه شیرت آراست میگم این خیابونه رو من میشتسم این خیابونه رو میشتسم این خیابونه زیاد شما تو اینجا فکر کنم مید محل ترداد چیزتونه دان دان دان دان دان

00:21:28--->00:21:38

spkr_02: اینجا همش سربلایی شدیده فیلم های کلینتیس وود رو نگاه کنین اون درتی هرینه یا بوله سعده سان فرانسیسکوه

00:21:40--->00:22:27

spkr_01: اینشالله که خدا حفظتون کنه عرض کنم عفشین عزیزم میگه عدو لرنتشون کنه خیانات کردن به این کشف فقط جیواشون رو پر کردن اینم صحبت فرزندی یک شهید والا مقام جام نوکی عزیزم خیلی ارادت داریم خدمتون تو لایف هستن آخرین مطلب هم ما میخوایم از زبان جام فرقانی برای این عزیزانی که این اتفاقها افتاده براشون این خانواده شهده این کسایی که عزیزانشون رو از دست دادن از زبان برحال یک کارشناس خبره این مسئله بشنویم که یه مقداری شاید دلداری باشه برای عزیزان

00:22:25--->00:24:16

spkr_02: بسید. بسید. بسید. بسید. بسید. من آدم مناسبی نیستم برای این کار. برای این کار برای این دزفول هم. همیشه وقت سانهی خلبانی را درست میدادیم. من بودم که باید میرفتم به خانواده شون اتفاق اطلاع میدادم. و اول میرفتم خودم میشستم. یه فس گریه می کردم. بعد میرفتم به خانواده شون خبر میدادم. ولی تو اینجور چیز تو سنت هوانوردی همیشه سانه هست. همیشه منطقه بیدونید. بیدونید هواپیما تو موقع که آمار سوانه ها به ما میدادن تو امنیت پرواز نیروعایی. هواپیما در درجه اول ایمنی قرار داشت. یعنی موتورسیکلت خطرناکترین بود. بعد قطار و اوتوبوس و کشتی و هواپیما از همه سالمتر بود. ولی چون وقتی هواپیما سانه میده تمام میدیا توجه میکنند. روش بزرگش میکنند. این ها زیاد تو چشم میفرد. ولی همه این سوانه همیشه هست. هواپیمایی سوانه همیشه هست. تنها کسی که این وسط زرر میکنه بازمانده های شهده هستند میگید. و این کسی که شهید میشه که خب میره به هر جایی که معتقده میره. و فقط کسانی که باقی میمونند کمبودش رو این ها حس میکنند. و هیچ چیزی هم جایگزینش نمیتونه باشه. من خودم میدونم از دخترم رو از دست دادم میدونم که هیچ چیزی نمیتونه جایگزینش بشه. از این نظر احساس درد اینها رو حس میکنم. تون تا وقتی که هستند جاشون خالیه در خانواده. و من از سمیم قلبشون تسلیت به معنی تسلح دادنه. دلم میخواد یه جوری بتونم تسلح بدم قمشون رو کم کنم.

00:24:20--->00:25:57

spkr_01: شب جمعه از روح آرتیمیس عزیز دختر جگرگوشه جناب فرغانی عزیزم شاد باشه انشالله خدا جایگاهش بهترین قرار بده و سلامتی و آرامش قلب و دل به شما اطاع کنه به شما امیدوارم خانم فرغانی هم زودتر سلامتیشون رو به دست بیارن خدا حفظ کنم یکی دخترتی اونم غم آینده مونه نفرماید انشالله که از این خبرها از شما نشنبیم جما فرغانی ما اینقدر دعا کردیم یه خانماده یه خانمی که آقای خانم علی آقای مادر علی آقای اسفانی بودن جما و آرام توی بیمارستان بودن ایشون مشکل ریه شدید داشتن قلبی همه چید آقا دکترها قطع امید کردن اومدن به ما گفتن آقا دعا کردیم مردم دعا کردن همین پریشبا سلامتیشون رو به دست آوردن و از بیمارستان مرخص شدن و گفتن از طریق همین برنامه از شما مردم عزیز تشکر کنم به خاطر دعای خیری که برای ایشون کردید تو رو به خدا برای همسر خانم برای همسر تیمسار فرغانی خانم فرغانی هم دعا کنید انشالله حال ایشون هم خوب بشه انشالله زودتر این یه ذره میتلبه کمی بیشتر تمرکز کنید چون خیلی وقت ایشون درگیری بیماری هستن اینشونله که خدا حفظ کنه جمان فرغانی رو خدا همسرتون رو حفظ کنه دم شما اگه هم که بازم اومدید ممنونم خبورونتون برم

00:25:58--->00:26:03

spkr_00: خوشگال میشهم شوار

00:26:00--->00:26:15

spkr_01: خوشحال میشم شما خدا نگه دارد خدا پسه خدا ولی چه شهر خوبی دارن جان فرغان اینا یا اونا خلوت نه ترافیکی نه چیزی یه دونه ماشین هم نبود

00:26:14--->00:26:23

spkr_00: ماشین هم نباشی میدونی که بزرگتر این باقی وحش دنیا توی سان فرانسیسکوه؟ نه والا

00:26:23--->00:26:44

spkr_01: باقبش مرسو پولیس چیچی پولیس همین چکلیسی تاکستیر و چاملی میرفتن چیچی پولیس مرسو پولیس بگ بماند همین باقبش خودمون بیاد بارد بیزیم

00:26:42--->00:27:05

spkr_00: باقوه شد خودمون هم یاد باره بزیم ایرام من از ایران فقط یه چیز از حیوانای ایران اونجا ما رفتیم دیدیم اونجا یه دونه نوشت و تو یه سر قهوهی دیدیم نوشت و پرشن دانکی گفتیم نیا کن از ما این همه چیزا و حیوانا داریم از تو شماید چیزای دیگه بوده ما ندیدیم من فقط اون قهوهی همه ما دیدیم آره خدا حفظ

00:27:04--->00:29:28

spkr_01: خدا حفظتون کنه خدا سایه شما رو که حکم پدر بر خانواده معصومی برای دختراشون دارین خدا حفظ کنه خدا حفظ کنه اون پسر مترو پولیس مینا پولیس خدا حفظ کنه این پسر نازنین تون رو این پوری یا عزیز رو با این فرهیخدگیش با این فهمش با این ورحال نوعه صحبت کردنش و این عدبش خدا حفظش کنه اینشالله که شما رو خدا حفظ کنه من زیاد نمیخوام دیگه مسدقات بشم الان تقریبا ساعت نزدیکی به دو هست و در خدمت خود شما خواهیم بود راجع به مسائل جنگ امیدوارم حالا امشب اختصاص سدیم به جناب معصومی فقط دوستی پرسیدن جناب معصومی آزمه کجا بودن بکنم هرمنستان درسته هرمنستان خب بعد جناب قادری تیمسار قادری عزیزم که شما درود فرستادن تیمسار آزاده سرفراز و به خانواده معصومی هم هسلیت گفتن جناب قادری عزیزم روح تمام رفتگانتون شاد باشه هرکی که در این لایف هست تمام مریضاتون امیدوارم خدا وم بهشون سلامتی انایت کنه هرچی قلب اشت به سبز دارید تقدیم کنید به خانواده معصومی خانواده آرام انشاءالله که خداوند تسلی بده دلهای این عزیزان رو به خاطر این قم بزرگ امیدوارم که این قم باعث بشه که این دخترها موفق تر از قدیم و بیشتر از همیشه موفق باشن این فقدان که روح تیمسال معصومی در همین خوش خواهد بود که ببینه دختراش موفقا خانوادهش خوشحالن چون که خلبانا خودشون از خودشون برای خودشون چیزی نمیخوان و آرامش و آسایش خودشون رو در آرامش و آسایش ملتشون و خانوادهشون که عضو کچکتری از ملتشون هستن بیبینن کلام آخر رو جناب آرام و عزیز با اون صدای آقای چی بفتی به خدا که انقدر سرین شما رو خوبتون کرد بگید برای این نایم که نرگیر این بیماری هستن

00:29:29--->00:29:50

spkr_00: اینا دعای عزیزان ما دوستان ما بودند که ما حبت کردن دعا کردن و ما اتفاقا اون نوع کرونایی که ما گرفته بودیم متاسفان از اون نوع بدش هم بود و ریه ما چل درست درگیر شده بود ولی خب خدا نخواستیه خدا ما رو من و خانهان جفتون

00:29:49--->00:30:43

spkr_01: نه نه ندید خدا شد خدا با میدونه که برحال ما هیچ وقت خدا که بد بر کسی نیم خواهد نه ولی اگر کسی در در دوید میشه کسی مثل شما یه در چنان کارزاری سر بلند اومدید نه که اونایی که نیمدن خدا خواسته اونا رفتن و حتما به حال یک تقدیری وجود داره ولی قطعا که هیچی بابای کورونا هم نمیتونه شما رو شکست بده آقای عبو طالبی و چقدر جالبه جفتتون با هم همرز بودید جفتتون با هم توی مهراباد کاری کردید کارستون جفتتون با هم رفیقید جفتتون با هم بدترین نوع کورونا رو گرفتید رفتید توی بیمارستان جفتتون هم کورونا رو شکست دید دم خودتون و خانوادتون گرم چشم دشماناتون کور لیکی خدای ازفین

00:30:41--->00:32:10

spkr_00: نهی که خود روزید این فیلم های شکنجه هایی رو که این عزیزان دیدن ما میبینیم واقعا داریم بینیم که با همین سختی که ما داشتیم و کشیدیم باز هم به هر صورت اینجا زن بچه ایمان اینجا میدیدن که میدونستن ما زنده ایم به هر صورت هر از قای همدیگر رو میدیدیم ولی این زبون بسته ها این 8 سال 9 سال 10 سال و بعضی ها مثل لشگری خدا بیاموست که همدوره من بود 18 سال در اصارت به سر بردن درود به شرف آزادگان ما درود به همت اونها درود به اون همه انسانیت و اون همه مقاومتی روی که داشتن که هیچ کدومشون سر رو در مقابله اون همه شکنجه و اون همه زج خم نکردن درود به شیر مادرشون اون پسوین رو که به دهن اینها گذاشت این جمعه منه باقعا که همه شکنجه

00:32:10--->00:33:23

spkr_01: یک جوزتی از کادر درمان هم که میدونم فکرم هم تزش کرد میگن ممنون از اون پرسنل زحمتلیش بیمارستان هایی که شما تیمسال و هم رزمانتون را به وطن و سالم به منزل رساندن میگن عزیز وطن شما را عزیز وطن خطاب کردن فوریای عزیزم به شما میگه گلادیاتور چی؟ شوالیه میگه شوالیه شوالیه میگه خدا حفظ کنه دم شما گن دم فوریای عزیزم گن که پشتمون خانواده است خدا حفظ کنه خانواده محسومی رو خدا حفظ کنه اون نوه های عزیزتون رو که ما شالله یکی پس از یکی دیگری آرام ها دارن میان آرام آرام کواه عزیز فوریای عزیز خدا انشالله حفظشون کنه آره دیگرم آیدیس که چهار بار پر بزرگزر شدیم دیگه بله نه چهار بار پر بزرگزر شدیم دیگه ولی بهتون نمیاد اسمن دیگرتون نره من فکر کردم شما داماد خانواده آرام هستید نشرفتم بهتون بله centre

00:33:22--->00:33:57

spkr_00: من یه چیزی رو گفتید من لازم اینجا بگم تشکر بکنم از بچه های بیمارستان به سطح که واقعا سنگ تمام گذاشتن چقدر محبت کردن من چقدر تشکر میکنم از عزیزمون جناب نصیر زاده جناب واحدی و سایر عزیزان که مرتبا اونجا جویه حال ما بودن و سپارش ما رو میکردن نمیدونم خبر دارن یا نه و اینشالا برش دعا کنین جناب واحدی خودشونم الان سشار پنج روزی هست که کورونا متاسفانی گرفتن و در قرانتینه هستن مرد میکن

00:34:01--->00:34:39

spkr_01: جانشین نیروی هوایی جنتلمنه تیمسال واحدی جنتلمنه واقعا جانشین نیروی هوایی جام نسیرزاده فرمانده نیروی هوایی و جناب رئیس ستا معاونه همهانگ کننده جناب هادیان هادیان عزیز این ستا واقعا هر کدومشون یک فخری هستن و بسیار انسانهای عالی یعنی واقعا درجه یک هستن هر کدومشون تو منصبی کرد خدا حفظ کنین و خدا بلا رو از آقای واحدی به خانوادش دوید کنه انشانالله تیمسال واحدی رو

00:34:41--->00:34:52

spkr_00: خورمون دارم مرسی خیلی ممنون ممنون از برنامه خوبتون ممنون که دلداری دادین ممنون که تسلای این عزیزان خانواده عزیز ما محسومی بودید