ویژه برنامه شب یلدا1400 صحبت های مهم و جذاب جنابان تیمساز ابوطالبی،امیدی و آرام (قسمت ششم و آخر)


00:00:00--->00:00:24
spkr_02: بلد نبودیم درست کنیم سلام سه شما بلد این برنش درست کنیم من به ایلیا گفتم برو برنش بریز یه بند انگوش و آب بریز روش درشو بذار بیام بعد ایلیا میگه بند انگوش فقط مثلا باید حتما بند انگوش میگم آره این بند انگوش نماشه برنش خوب درم همین سه بفهمید شما ادامه بدید تا من جماع ابو طلبی رو بیارم دوتا

00:00:24--->00:04:18
spkr_00: بله من صدا و ستا سوال قشنگ قدیر جان رو شنیدم اولا من میخواهم در مورد همون حرف اولیه بگم بعضی از ما سوال میکنن میگن که خب اصلا فاصل شما رفت این جنگی دید ما به خاطر این جنگی دیم ببین قدیر رو ببینید به خاطر آدمی مثل قدیر ببین با این احساسه چقدر قشنگ میاد و سپاس میگذاره اساطیت ما را بزرگان ما را و اما در مورد صحبت دومی که کرد در مورد این که چه شد که جهانبانی و جهانبانی ها را گرفتن و کشتن خیلی راحته من این رو بردام من راحت جواب این ببین عزیز جان شما موقع که میایی میشینی و غلص یه نفر یا باید همسنگ اون باشی یا باید هملویل اون باشی یا این که باید به نفعی از انها اون رو بگیری از سحنه بیرون کنی که خودت بدرخشی یکی از این انتخاب ها را باید انجام بدید مگر اینها هیچ کرومشون در ردیف و در لبل امثال جهانبانی ها بودند یا امثال اونهایی رو که گرفتن و از بین بردن اقلام کردن و یا اونهایی رو که به ناچار از دست اینها آمدن و جلای بطن کردن موقعی که تو نیمی تونی هم لبل اینها باشه ناچار یکی دست قصف فیزیکی اینها این راحتترین جوابی بود که من به قدیر عزیزم در مورد این که چرا اون آدم ها اعدام شدن حالا اینجا دارم میخونن میگه به خاطر محبوبیت نه محبوبیت خیلی دیگرم داشتیم محبوب بودن اعدام نشدن به خاطر اینکه اینها باید به نوعی همتراز میگرفتن خودشون رو قرار میدادن میگفتن ما هم مثل اینها یا از اینها بهتریم خب چطور میتونستن این کار رو بکنن باید اون رو اوت میکردن حالا جالبه که خیلی از اینها رو نتونستن بهشون بگیرن و انگی بزنن بگن این مثلا دوست بود بگن این مثلا خاین وطن بود بگن این مثلا فلا بود تا به حال الان چهی رو اندی هم گذشته هیت چی رو نتونستن بیان و بینابرن و اما سوال آخری قدیر جان رو من جواب بدم میگه که شما در سال 1157 چه شد؟ راحت میگم بخواست این به این شکل نگفت من راحت تر سوال رو که دارم میگم چه شد که شما گرفتین این رو به اون اون رو به این شما گرفتین ترجیح دادین؟ به نزیجان من میخواهم از ایشون خواهش کنم برگرده به پنگ شیش ماه قبل از اتفاقی رو که در سال 57 در بحمن 57 اختاد بره و از صحبت ها رو گوش کنه حرف ها رو گوش کنه وعده ها رو گوش کنه ما همهشتش نیفکر میکردیم که یک ایران آباد یک ایران آزاد و فکر میکردیم که همون داستان این رو که باید بشین باید بشین با آزادی های بیشتر ولی خب صدفسوس ما شدیم این صدفسوس با هر صد این رو تاریخ نشنگ بعد هم همون یادمون باشه اگه همه فکر میکنن که مردم ایران این کار رو کردن برن و خاطرات آقای جیسی بگیرن بخونن ببینن چه کار کرد ببینن چطوری پول داد چطوری خرج داد ببینن چقدر این انقلاب ما شبیه به برنامه کودت های آجاک شبیه به برنامه کودت های آجاک برن یه مقداری این رو وقت دارن برن که کمانت بینن ببینن چطوری شد چطوری شد که به خاطر یک کنسورسیوم نفت گرفتن و به قول معروف به قول ما کشتگیرها کندیش ها که ما رو گرفتن کشیدن همین

00:04:21--->00:04:25
spkr_01: ای چا دروت باشو دروت چا میدوه فرمیت خواهیش باید

00:04:26--->00:05:08
spkr_04: به عرضت برسونم روحی عزیز من گفتنی ها رو گفت همینطور جلال عزیز واقعا خیلی قشنگ و موشکافانه صحبتاشو کرد به عقیده من ما فقر فرهنگ سیاسی داشتیم و عدم آگاهی به تمام معنا رو اصول سیاست دنیا و به همین دلیل از این نقطه به ما حمله شد و یک باره بدون این که تا بیاییم احساس کنیم چه خبره

00:05:14--->00:05:20
spkr_02: بزنید که هم امیدو را حس کنم اوکی اوکی من هم حس کنم

00:05:22--->00:10:21
spkr_04: به این دلیل چون این فقر فرهنگی رو ما داشتیم از نظر سیاسی تا وقتی هم که اومدیم به خودمون بجامیم یه چیزی بخواییم یاد بگیریم استقبار جهانی چنون برمومریزی کرده بود به خاطر این قضیه که در خود ارتش اگر بخواییم فکرشه بکنید یه دفعه ارم ارتش رو نابود کردن یعنی اون چی که انسانهای کارکشته و دانا و دانشمند روی اصول ارتش بودن همه رو زدن یا نابود کردن یا خونه نشین کردن و کسانیمون تی خط موندن که همه نوجوان بودن برای مثال وقتی همچین اتفاقی افتاد من نوعیم سی سالم بود و درست در یه بحرانی که آشق پرواز دنبال پرواز فقط و فقط سرمون تو همین برنامه های خودمون بود چیزی درکی نکرده بودیم از سیاست روز که بخواییم بدونیم که چه اتفاقی داره میافته تو مملکت ما و به طوری که الان شما بعد از چندین و چند سال با کسانی که اون زمان خودشون علمدار انقلاب بودن دارن الان صحبت میکنن و در خارج نشستن امثال مثلا فرض کنیم که آقای عباس میلانی تاریخ نگاره میاد الانی برمیگرده میگه ما اشتباه کردیم ما دروغ گفتیم ما به رژیم شاهنشاهی خیانت کردیم خب وقتی این مسائل را اونایی که یه مقداری کار کشته بودن و تو این مسائل بودن دست به دست گرفتن این مطالب رو و شروع کردن به پارپاگون کردن و یه ددهی رو دنبال خودشون بکشن به عنوان یک روشنفکر خب نتیجه چی شد؟ منی که هیچ آگاهی سیاسی نداشتم امثال ما ارتشی ها که آگاهی سیاسی اصلا به اون معنی نداشتیم یه دفعهی در کوران این قضیه پیش رفتیم ناخاسته افتادیم توی مسیری که نبایست رفت خب رفتیم و اصلا یه زمانی به خود آمدی که پشترش جنگ شد حالا قیق وطن پرستی تو رو گرفته و به خاطر این قضیه بود که تمام ارتش دوچار این مسئله بود و برای حفظ خاک و وطن خودش هر جوری که تونستن برای خره کشتن و نابود کردن یا اینی که اسیر و عبیف شدن یا خونه نشین به خاطر جنگ مجروحیت پیدا کردن یا به دلائل دیگه یکی چون ما بخوایی هر جور فکر بکنید خب هست سال جنگ برای خیلی ها نعمت بود که ما این که مرتق هم میگفتن به خاطر که پایشون غرص بشه به خاطر که ریششون تو زمین خیلی خیلی سفت بشه و این نتیجه باعث شد که ما به اینجا برسیم که نتونیم واقعا کاری انجام بدیم و نتونیم اون سیاستی که داشتیم بخواییم پیاده بکنیم خب این دیگه مسئله بود که بقیه هم دیگه روی جان همه رو شکاف دیگه به تمام معنا گفت که داره کجا میره و چجوری هست و ما باید چه کار بکنیم جز این که آگاهی دادن صحبت کردن روشنگری کردن کاری دیگه از دست ما فیلن در حال حاضر بر نمیاد و اونم تنها امیدمون همینه به این جوان هست که این جوان ها که دارن واقعا الان تو این دور و زمونه بد جوری تومونشه بران پس میدن که حتی به گفته روحی عزیز ما داشتن یه حالت موسیقی یا به گفتن خودش یه جرم به حساب میامد الان دارن کم کم برای خودشون جا پیدا میکنن دست میگیرن تو خیابون را میفتن و نوای موسیقیشون و موسیقیشون میبرن بالا این ها خودش پایه های هستش که در آینده برای این جوان ها را باز میشه محیط باز میشه و انشاءالله که هرچی زودتر با امید روزی که واقعا هر کس در جایگاه خودش باشه و بتونه در پیش برده این مملکت سهیم باشه من چیز دیگه نیمتونم اجابه کنم مامنه نمازشون

00:10:22--->00:10:32
spkr_01: درود بر شما سپاس گذارم از شما جامعه ابو طالبی عزیز من نمیدونم شما شام خوردین جامعه ابو طالبی یا

00:10:33--->00:10:51
spkr_02: من نکه داشت هم تشریف به ما هم مجردیم از کنم من و ایلیا و ارفان هم اتفاق اینجاست ما میخواستیم اگر که چیزه برنج رو زیادتر بذاریم من الان بگم به ایلیا یه دوتا پیمونه بیشتر بذاره ما یه بار قرار بود شما

00:10:50--->00:10:55
spkr_03: شاید آبوشا

00:10:56--->00:11:21
spkr_02: زنگ زدی تو مهرمزون خونه خوهرم بودم. گفتیم فسنجون رو با خورش خلال داریم. خداوکیلی دیشب هم فسنجون رو خورش خلال بود. الان برای ما آوردن اینجا داریم. اگه تشریب میارید من الان چیز کنم یک لوکیشن بفرستم تشریب میارید اینجا. با جام امیدیم. نهان یک لوکیشن بدم شما سنب بده بیاره. خب اونم میشست. باشه.

00:11:23--->00:11:40
spkr_03: کرموش هایی بود و این عزیزانی که کرموش هایی بودند و بسیار خوب موسیقی رو نواختند ساز هاشون رو و لذت بردیم من یاد دنکب ها رو افتادم اه

00:11:43--->00:11:58
spkr_02: تا دیروز داشتیم ببین تیمسار خدا شده زنگ میزنم ببینم چی داره میاده از کلمانشا بگم آقا من به این نزجه رسیدم دند کباب تا چهار روز قشنگ میمونه قابل اصفادم از میگم اتا آقوستان بگیرم بگیرم فردا شما میتونیم میل کنیم

00:11:58--->00:12:19
spkr_04: عزیزم راه دور نرو همین جا توی چیتگر یه رسطورانی هست رسطوران کردان دند کباب کرمونشا را دقیقا این خود همونجا در ایلام پخت میکنه دند کباب چیتگر

00:12:19--->00:12:52
spkr_02: دند کباب که مشرد خودش یا بیش هست باید یا بری پایزان یا اون چیز گلدسته من این دوتار رو خیلی قبول دارم اینا من هیدری میدری قبول ندارم اما اصلا اینا همه علکی برند علکی هست ولی پایزان و گلدسته ما این دوتار رو واقعا دند کباباشون رو خوردیم مرکز و حتما این کار رو می کنم اگر میخوایید به روزم بخورید که داغ باشه بگم زور بگیرند با هاپ ما بفرسند بعد از ها نوشه جان کنید

00:12:54--->00:17:06
spkr_03: دبیه، حالا ببینید روی چی نگه در این حرف های مفت میزنه در این صورت آمیدوارم که اونهایی که میتونن اصلاح بکنن اگر کسی میشنبه لایب رو اگر نمیشنبن چون گوششنبا من اعتقاد دارم که گوششنبا اصلا وجود نداره دیگه در صورت ما به همون دنده کباب و فسنجون و نمیدونم قیمه و همون چیزهای خودمون برسیم بقیه سیاست رو بذاریم با با اونهایی که هستن ده سی الان بیشتر باید ما استراحت کنیم یه راکینگچهر باشه دراز بکشیم و این موسیقی ها رو این باران عزیز این صدا بی نظیر واقعا آینده مملکت آینده خوبی هست انشاءاللان از پوتانسیر ها استفاده کنیم مردم رو هیقش کنار نذاریم لایه لایه کنار نذاریم بقیه نمیشه که من یه جایی نوشتم که بهتره که پادگان درست نکنیم اگه پادگان بخوایی درست بکنیم خب خیلی راحته برای اگه بخواییم یه مملکت درست کنیم که درش پویندگی باشه درش سازندگی باشه مردم بتونن فکر کنن شما اگه بخوایی ابداع بکنی اگه بخوایی اختراع بکنی اگه بخوایی کارهای بزرگ کنی باید فکر مردم آزاد باشه نه اینکه این به فکر این باشه که موی سرش بیرون نباشه اون به فکر این باشه که آسینش کتا نباشه اونه که به فکر این باشه که نکنه یه دفعه یه حرفی بزنه که الان باعث ناراعتی بشه یعنی اگر اینها بشمد دیگه نهایتاً هیچ چیزی یعنی شما الان تو این چهل پنجه سال ما چیزی اختراع کردیم جز یه بشخواب اختراع کردیم که اونم مداوا نکرد الان به لاخره آخرش هم چیز رو آمپولا رو اینها رو سارنگا رو آوردند و مواکسنها رو زدن و اون آنتنم متاسفانه چقدر پول بالاش داده شده بود نمیدونم اون دیشی که ساختن دیگه اونم میگم معرف حضور شما هست همه دیگه میدونم دیگه نشد دیگه نهایتاً نمیدونم البته انسان من خودم چون خیلی مسئول بودم سالهای متمادی من خودم چون خیلی مسئول بودم سالهای متمادی معمولا مسئولین وقتی که شروع میکنند تعریفشون رو میکنند و باری کلا میگند و بلغربان میگند و به میل اونها همه چیز رو میگند چیز منفی توش نیست مثل اون که رفته بود به شاه گفته بود که مالا یه شاهی من نمیدونم مالا زمان قاجاره مالا که هست گفته بود که غربان اگر نون هم نیست بگید مردم بسکویت بخورن خب اگر با این پیشناهات ها و با اینها بخوایم خوشحال کنیم مسئولین رو خب همچنان پولای هنگفت و دولاری و اینها مصرف میشه و همین بشقابا ساخته میشه اما اگر نه اینجوری میشه که یارو حالا از اسرائیل میخواد بیاد از نمیدونم آزربایجان میخواد بلنشه از هر کفتی که بلنشه بالاخره اینا بررامرزی کردن وگرنه اسرائیل تو آزربایجان چه غلطی میکرد؟ بررامرزی کرده، روش کار کرده، بلنشده، رافتده، اومده و نسوزه غذا من طولانی صحبت نمیکنم نه نه نه

00:17:05--->00:17:20
spkr_02: نه نه نه گفتم نگه یه بنگ دنگوشتین کشمانی آره گفتم درشم بذار دم کنی نمیخواد فقط اینو به من بگین دم کنی نمیخواد برای برکته

00:17:19--->00:17:24
spkr_03: بلی نشد هم اشکال نداره

00:17:23--->00:17:30
spkr_02: نه نه برای صافی برای برینجی که صاف شده باشه دمکنی میخواد برای کته نمیخواد درسته؟

00:17:31--->00:17:46
spkr_03: برای کتم معمولا نمیخواد. ولی حالا میخوای خوشماز سر بشه روانهیو که مشاهیرم بده روش دیگه همه چی حله. داریم از سر. این جلال اونجا نشسته همهش داره از صحبتهای ما استفاده میکنه.

00:17:52--->00:18:15
spkr_02: درود بر جناب تیمسار هیدریان که اومدن به داعت کرماشایی ها رسیدن اقاو زاگروس بیگن عرض سلام و ارادت به بزرگواران امیر ابو طالبی امیر سرفراز جلال آرام و امیر امیدی و علی رزا همزه امیر امیدی نوکره تن اقاو زاگروس درود بر شما جات خالی اینجا درود بر تو بار

00:18:17--->00:18:22
spkr_04: درود بر تیفتار ایدریان عزیز اینشالله پاینده باشید

00:18:23--->00:19:06
spkr_02: من یاد تیلید چیز افتادم تیلید چیز میکنم گفت تعریف میکرد چی بود خدایا میزنن تو امریکا حالا خودش میگه تیمسار یادم رفستن من بعد بقتی حافظم و تکیلا بخواد بگرد نه نه تکیلا گفت تکیلا تیلید کردیم خوردیم جلا هم میکنم یادم اونها کم بردن رفستن

00:19:05--->00:19:46
spkr_00: کم آوردن رفتنه من فقط میخواستم خیلیت امسان عبو طالب بگم ما البته این نیست که چی رو نتونستیم اختراف کنیم یادمون باشه ما توی آشبزخونه دختر 13 ساله ما با یه قابلمه هسته اتم رو شکافت این از افاظات جناب آقای دکتر احمدی بود اینا رو بالاخره ما دست کم نگیریم از کرامات شیخ ما چه عجب پنجوا کرد و گفتا که وقتب از کرامات دیگرش این است شیره را خورد و گفت شیرین است نه ما خیلی کارا کردیم از این حاله

00:19:46--->00:20:06
spkr_03: حاله نورم ما اخترای کردیم حاله نورا اینجوری اخترای کردیم بشم گفتم باریک الله همین دیگه این ها وقتی هشت سالی مملکت رو اداره کرده هنوزم داره معمولیت های بعدی رو دنبال میکنه

00:20:06--->00:22:30
spkr_02: بله خب چه شبیه بود میزبان محترم جمعه ابو طالبی نازنین درود به شرفتون سپاسگزانم از این همیشه دقدقه شادی و به حال کم نبودن این روحی و رفاب و این انژای مصبت در بین خودمون و بینندگان و این بشه هایی که دو سه سالی کنار ما هستن ممنونم از این پیشنهاد بسیار عالی تونجا و آرام ممنونم با این که میدونم امروز واکسن دوزه سه بومو زدین و میدونم که خب به حال درگیر این ولی کماکان هزار ماشاللاتون باشه سندم دود کنید اصلا بهتون نمیاد از این دههی بیستو اینا دههی پنجا شهست مخوره چناب امیده نازنین شما هم که الان حدودهای بیس سالتونه دیگه با فکران 18-16 نمیدونم دقیقا و ممنونم از این که تشریفه بردید از حضورتون جامع ابو طالبی سپاسگذارم از این پاسخ زیبایی هم که به این جوان بسیار عزیز ما جامع قدیر خان دادید ممنونم امشب دیدیم که چند نسل رو حالا باز نسل های دیگه هم هستن و که عزیزان دیگه هم هستن متاسفانه دیروقت بود خوابیدن خوابیدن انشالله یه شب دیگه در یه موقعیت دیگه یه برنامه ویژه دیگهی میذاریم حالا که همه شون باشن انشالله که سلامت باشین اگر فرمایشی ندارید ما با احترام نظامی به هر سه شما عزیزان که اساطید بزرگ من و فرماندهان بیبدیل ما و نیروی هوایی بودید ممنون میشم سپاسگذارم و خداوند انشالله یار و نگهدارتون باشه من فقط اگر میخوام اگر هر کدوم از شما عزیزان این عزیز والا مقام جاویدنام سید یوسف فاطمی رو میشناسید راجع به ایشون صحبت بفهمید چون ایشون تصادف کردن و در درجه سروانی به رحمت خدا رفتن اگر میشناسیم لطفا بفهمید کجا بودن؟ سید سید یوسف من لایب همشبو تقدیم کردم فاطمی از خلقانهای فکر میکنم این اواخه پیتریف بودن این عکسشونه جناب تیمسا

00:22:36--->00:22:39
spkr_03: در کجا وقت این اتفاق افتاده تحصیل و پیمه؟

00:22:38--->00:24:27
spkr_02: حتما بخونم براتون در حضور شما اگر میشه سرهنگ خلبان حالا درجه شون اون موقعی که به رحمت خود رفتن سروان خلبان جاویدنام سید یوسف فاطمی در تاریخ شیش بحمن 1333 در تهران متولد شدن بعد از اتمام تحصیلات در آزرماه 53 به جمع دانشوی خلبانی پیوستند پس از تهی آموزش های زبان آکادمی هوا نوردی و پرواز به حاف مای بنانزا فروتگاه غلمانقی در شهریبر 55 همراه تعدادی دیگری از همدوره هایش به ایالت متحده رفت و در پایگاه لکلند لکلند امریکا آموزش زبان آکادمی پیش رفته پرواز رو تهی نمود و در پایگاه مدینه در تکزاز با حاف مای سی سنا ته چلو یک سی ساعت پرواز نمود و برای تهی دوره آموزش با جت رستبار پایگاه هوایی رندلوف امریکا شد و پس از تهی دوره های مختلف از جمله چشبازی و فیزیو نوجه هوایی به مدت 170 ساعت پرواز با حاف مای جت دوموتوره ته سی و هفت رو تجربه نمود پس از دریافت وینگ خلوانی به درجه صدفان دومی مفتخر و پس از سال 56 از پشت با پشت در گذاشتن موفق یادامی زی دوره آکادمی هوا نووت در امریکا به میهن مراجعه کرد و با هواپیمای زیردریایی و اکتشافی پیتری اف ادامه داد سرانجام ایشان در تاریخ 19 آزر 65 در اثر تصادف به آسمان برحال روح بلندش پر کشید و آسمانی شد حالا نمیدونم متوجه شدین یا نه

00:24:29--->00:24:34
spkr_03: من فکر میکنم که من نمیشنستم اگر جلال بشنستم

00:24:34--->00:25:02
spkr_00: نه منم متاسفانه این سعادت رو نداشتم. این هم دوره های بهرانبیک محمدی بوده احتمال قدید که ما برحاملیم باشون. احتمالا این زمانی هم که شما دارین میگین. زمانی بوده که حواکمه پیتریف هنوز به سلا شیراز نایمده بود و بندر عباس بود. باید اینها رو جناب عبو طالب یادشون باشه. احتمالا تو همین راها و ایشون رو ما از دست داده باشیم. من این سعادت رو نداشتم که در خدمتی ایشون باشیم.

00:25:02--->00:27:05
spkr_02: تصادف کردن دختر نازنینشون و حال در ارتباط هستن با ما و اشون ازدواج کردن در کرش هستن و متاسفانه اون روزی که تصادف کردن هم دوتا بچه هاشون توی ماشین سه تا از بچه هاشون توی ماشین بودن خانومشون اینا از پنجره پد میشن بیرون باربند ماشین تو سینه این بنده خدا این خلبان عزیزمون میره و متاسفانه ایشون یه چیزی شبیه جناب اسکندری که حالا نمیدونم اون بلوک ها و اون بسینا ایشون هم جان به جانافری میسپارند و آسمانی میشن روحشون شاد باشه به خانواده بزرگ فاطمی از همینجا تحصیلت میگم از طرف خودم جام تیمسار آرامتناب تیمسار ابو طالبی تیمسار امیدی و همه خلبانان هم رزم ایشون اشانا یه شبیه اگر حتما جام به ایک محمدی رو پیدا کنم نمیدونم انا حسن یا نه بلی حتما از اشون خواهش بگنم بیان راجع به اشون صحبت کنن که خانواده شون بیشتر در جریان قرار بگنی چون به ما میگن ما بچه بودیم و کچک بودیم خیلی دوست داریم راجع به پدرمون بیشتر بودیم درود بر شما سپاسگذارم از شما فخر آفرینان آسمان ایران زمین از اصاد بیبدیل خودم جام آرام عزیز از فرمانده عزیز خودم جام عبو طالبی عزیز از بزرگ نیروی هوایی جام امیدی عزیز که از منصور رفیب لاخره زیاد از ایشون در تایم پروازی ایشون شنیدم و خیلی ممنونم از همه شما که تشریف رو بردید یک شب بسیار خاطرنگیز با سه ساعت و نیم لایب در کنار شما بودیم سپاسگذارم از هنرمندان عزیزمون جنام ماکویی نازنید خانم باران قیاسی و امیر حسین و محمد آزادی از قدیر عزیز و از امیر حسین خواهرزاده حسن شاوسینی عزیز ممنونیم که در لایب امشب هنر نمایی کردن

00:27:06--->00:27:12
spkr_04: بسیار عالی برشمو باشه به شب شما خیر باشه خسو نباشه

00:27:12--->00:27:44
spkr_02: خبارم یلده کوهی از امریکا سالوت به همه شما ها لطفا تمامتونین قلب های رنگی رو تقدیم این اقابان آسمان ایران و هنرمندان و این والا مقام جاویدنام جاویدنام فاطمی عزیز بکنید درود به شرفتون فاطمه و سلوات یادتون نره ممنون از نقمه مازندر زمانی عزیز که و اموروحی عبو طالبی عزیزش درود فرصد و همینطور عمو جلال و عمو اسی امیدی درود بر شما سپاس گذارم دمتون گم یا حق خدا نگهدارتون باشین شد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

تیمسار جلال آرام -چرا خلبان های اخیر شهید شدند-؟ بررسی صندلی های ایجکت هواپیما و سوانح اخیر اف 5

مرجع حمله به اچ 3 - با حضور بیش از ده تن از دلاوران حاضر در عملیات - قسمت اول - تیمسار ایزدستا

سری مصاحبه های ناگفته های جنگ تیمسار علیرضا نمکی (قسمت "اول" از شب " دوم")